علائم بحران وجودی چیست؟ اضطراب، بدبینی و موارد دیگر!

  • این را به اشتراک بگذارید
Jennifer Sherman

ملاحظات کلی در مورد علائم بحران وجودی

لحظه هایی در زندگی هر انسانی وجود دارد که ما مرحله فقدان کامل معنا را تجربه می کنیم. زندگی به نظر شهادت می رسد و برخورد با آن خفه کننده به نظر می رسد و باعث ایجاد افکار مزاحم می شود، به خصوص زمانی که تنها هستیم.

احساس تنهایی می تواند محرکی برای بحران های وجودی باشد، زیرا زمانی است که با خود خلوت می کنیم. باید با افکاری که به آگاهی ما حمله می کنند مقابله کنیم.

تفکر به زودی غیرقابل تحمل می شود و ما فرآیندی از درون نگری و انزوا را آغاز می کنیم که اگر درمان نشود، می تواند بر رفاه ما تأثیر بگذارد. بحران اگزیستانسیال مشکل غیرمعمولی نیست، بشریت را در طول تاریخ همراهی می کند، به طوری که ما می توانیم سایه آن را در هنر و فلسفه متوجه شویم.

درباره علائم بحران وجودی کمی بیشتر بدانید تا در مورد آن تأمل کنید. سلامت روان شما و آنچه که برای بهبود این وضعیت باید انجام شود در ادامه مطلب.

بحران وجودی را درک کنید و یاد بگیرید که چگونه آن را تشخیص دهید

دلایل بی شماری وجود دارد که می تواند باعث شود یک بحران وجودی، زیرا هر فردی خاص است و تاریخچه ای از احساسات، رویدادها و روابطی را با خود حمل می کند که بر این وضعیت آگاهی تأثیر می گذارد.

با این حال، می توان تشخیص داد که چه زمانی دچار بحران وجودی می شوید. به خواندن زیر ادامه دهید تاافکار خود را کنترل کنید و از بروز بحران وجودی خود جلوگیری کنید.

اتخاذ یک روال سالم

روتین سالم برای حفظ سلامت جسمی و روانی شما ضروری است، زیرا با مراقبت از خود به شما کمک می کنید شرایط لازم برای کاهش دوره های بحران وجودی و حتی چه کسی می داند از بین بردن آن.

وقتی از خود مراقبت می کنید، یک چرخه مثبت در زندگی شما ایجاد می شود، شادی، تحمل با خود و امید شکل می گیرد. و شما شروع به باور به خود و زندگی می کنید. برخی از نکات برای حفظ یک روال سالم عبارتند از:

- ایجاد یک برنامه روتین خواب؛

- حفظ یک رژیم غذایی متعادل؛

- انجام فعالیت های بدنی؛

- داشتن وقت با دوستان و خانواده؛

- داشتن لحظاتی فراغت برای تماشای فیلم یا مطالعه.

جستجوی خودشناسی

خودشناسی به فرد توانایی می دهد. برای درک نفس خود و ایجاد تعاملات درونی قادر به شکل دادن به درک او از جهان است. به این ترتیب، احساسات و افکار شما شروع به ارتباط هماهنگ می کنند، زیرا درک بهتری از خود خواهید داشت. آن را احساس کن زیرا، تنها در این صورت است که درک خواهید کرد که چه اتفاقی برای شما می افتد و بهترین راه برای مقابله با این موقعیت چیست.بحران.

حمایت و درمان حرفه ای

هر مشکلی که در زندگی تجربه می کنیم، اعم از مالی، اجتماعی، جسمی یا روانی، مهم است که افراد یا متخصصانی نزدیک به ما داشته باشیم که می توانند به ما در مقابله با آن کمک کنند. آنها . ما موجوداتی هستیم که نه تنها برای حفظ گونه‌ها، بلکه به این دلیل که می‌دانیم از روابط خود ساخته شده‌ایم، به جامعه نیاز داریم.

گفت‌وگو در این مورد ابزار قدرتمندی برای غوطه‌ور شدن در بحران وجودی شماست. و درک کنید که چه چیزی بر شما تأثیر می گذارد. از این گذشته، نگاه طرف مقابل می‌تواند بسیار بیشتر از آنچه قبلاً می‌دانید در مورد شما نشان دهد.

در مواجهه با علائم بحران وجودی، نکات را دنبال کنید و در صورت لزوم به دنبال پشتیبانی حرفه‌ای باشید!

بحران وجودی در برهه‌ای از زندگی با ما همراه می‌شود، به‌عنوان موجودات متفکر معمولاً در مورد وجود خود، ارزش زندگی و اینکه آیا ارزش آن را دارد یا نه، سؤال می‌کنیم. با فکر کردن به آن، مهم است که شما این لحظه را به عنوان یک نقطه عطف درک کنید، زیرا چیزی در حال تغییر است و شما نیز تغییر می کند.

اگر احساس می کنید که در اثر بحران ناتوان شده اید، به علائم، به ویژه شدت آنها توجه کنید. ، پس ارزشش را دارد از یک متخصص پشتیبانی بخواهید. او می تواند شما را راهنمایی کند و بسته به نوع و علائم شما بهترین درمان را ارائه دهد.

بدانید چگونه.

بحران وجودی چیست

در سال 2016، پس از انجام یک سری تحقیقات توسط مجله بین المللی روانشناسی، مقاله ای منتشر شد که بحران وجودی را به عنوان یک مجموعه‌ای از احساسات ترس، گناه و اضطراب.

برخلاف سایر بحران‌های روانی، درگیری‌های درونی ایجاد می‌شود و حتی یک وضعیت اضطرابی معمولی ایجاد می‌کند که مستقیماً بر روال زندگی و سلامت افرادی که آن را تجربه می‌کنند، تأثیر می‌گذارد. به زودی فرد از این احساسات تأثیر منفی خواهد داشت و بر احساس مسئولیت، هدف، تعهد و حتی خودمختاری او تأثیر می گذارد.

احساس پوچی یا از دست دادن معنا، بحران را تشدید می کند و اضطراب را بیدار می کند. که در زندگی فرد ثابت می شود. در نتیجه، بحران وجودی با ایجاد چرخه ای از بحران های ذهنی به اوج خود می رسد که می تواند تعامل اجتماعی را مختل کند.

نحوه تشخیص آن

اولین نشانه هایی که نشان می دهد شما در حال تجربه یک بحران وجودی هستید در تهی شدن هدف در رابطه با زندگی. شما احساس می کنید که هیچ چیز معنی ندارد و به همین دلیل است که از تعهد به مسئولیت های خود دست بر می دارید و روند انزوا را شروع می کنید.

تا زمانی که به این سناریو نرسیده اید، معمولاً متوجه برخی از افکار، نگرش ها و احساسات می شوید که انجام نمی دهند. شما به خوبی مانند: خستگی ذهنی، بدبینی، اضطراب، بی خوابی، انزوای اجتماعی و بی لذتی.

به این ترتیب، فرد احساس عدم اطمینان می کند.ارتباط با خود و جهان، بدون اینکه بتواند عواطف و افکار خود را با ارزش های ضروری برای حفظ زندگی تغذیه کند. فقدان ارزش این فاصله را جابجا می کند و نه تنها بر زندگی اجتماعی، بلکه بر سلامت روحی و جسمی شما نیز تأثیر می گذارد. هنوز تعریف شده است، زیرا همه چیز به فرد و رابطه او با زمینه خود بستگی دارد. عواملی وجود دارند که به بحران اشاره می‌کنند، اما کلی هستند و ممکن است نشانه‌های سایر بحران‌های روانی یا اختلالات روانی را نشان دهند. به خصوص اگر ربطی به آسیب های گذشته یا رویدادهایی داشته باشد که عمیقاً شما را تحت تأثیر قرار داده است. از این جا شک در وجدان او می نشیند و نخستین بحران های وجودی آغاز می شود.

محرک های دیگری نیز وجود دارد مانند:

- احساس گناه؛

- سوگواری. از دست دادن؛

- نارضایتی اجتماعی؛

- نارضایتی شخصی؛

- سرکوب عواطف.

علائم اصلی بحران وجودی

دلایلی که نگرانی متخصصان را در رابطه با این بحران روانی برمی انگیزد در علائم آن است. به عنوان مثال، اضطراب در حال حاضر پیامدهای منفی برای فرد دارد و اگر درمان نشود، می تواند منجر به مشکلات شود.جدی تر است.

از علائم اصلی بحران وجودی در دنباله آگاه باشید و بدانید که چگونه تشخیص دهید که آیا در یک بحران هستید.

اضطراب

اضطراب یک یک علامت رایج در بین انسان ها، زیرا حالتی از هوشیاری و نگرانی را در ما بیدار می کند که برای بقا ضروری است. اما با پیشرفت جوامع این احساس تغییر کرده و مجموعه ای از علائم را به وجود آورده است که می تواند سلامت جسمی و روانی شما را تحت تأثیر قرار دهد.

در طول بحران وجودی، مواجهه با عدم قطعیت هدف، شایع است. تا اضطراب ظاهر شود و با آن علائم منفی نیز ظاهر شود. به زودی خواب نامنظم، تنش جسمی، بی قراری، خستگی ذهنی، خلق و خوی تحریک پذیر و عدم تمرکز را تجربه خواهید کرد.

برخی علائم فیزیکی دیگر مانند لرزش، تعریق، فلج و تنگی نفس نیز بخشی از این حالت هستند. بحران وجودی همراه با بحران اضطراب است.

فرسودگی ذهنی

خستگی ذهنی مستقیماً با وظایف انجام شده در طول روز مرتبط نیست، زیرا حالت خستگی نتیجه آشفتگی و فقدان ذهنی است. از معنای زندگی در نتیجه، تجربه یک بحران وجودی اغلب منجر به خستگی ذهنی شدید می‌شود که می‌تواند انجام کارهای ساده‌تر را غیرممکن کند.

اما شایان ذکر است که این لحظات و همچنین بحران اضطراب زودگذر هستند. پس به یاد داشته باشیدکه خستگی شما یک دوره است، در آنجا بمانید و به زودی ذهن خود را آرام تر و راحت تر احساس خواهید کرد.

عدم تمایل به معاشرت

یکی دیگر از علائم رایج بحران وجودی، احساس با قطع ارتباط با واقعیت، احساس می کنید که به هیچ گروه اجتماعی تعلق ندارید. انتخاب شما برای مقابله با این تنهایی در عدم تمایل به معاشرت منعکس می شود.

در ابتدا، این دوره می تواند منفی باشد، زیرا شما خود را از مردم منزوی کرده و زندگی منزوی خواهید داشت. با این حال، این می تواند لحظه تماس عمیق با خود نیز باشد، که می تواند خودشناسی لازم برای مقابله با بحران ها را بیدار کند. احساساتی که باعث دلسردی فردی می شود که دچار بحران وجودی می شود. غم، ترس و اضطراب به احساسات مشترک بحران شما تبدیل می شوند و درک شما از جهان را تغییر می دهند.

این باعث می شود نسبت به زندگی بدبین تر شوید و به دنبال راهی برای فرار از این احساسات باشید. معمولاً بحران‌های دیگر همراه با این احساسات مانند افسردگی ایجاد می‌شوند.

اما شایان ذکر است که این احساسات تا چه مدت فعال می‌مانند، اگر برای مدت طولانی ادامه داشته باشند، خوب است که کمک بگیرید. از یک حرفه ای یا صحبت با یکی از نزدیکان برای برخورد بهتر با آنها.

فقدانچشم انداز آینده

هنگامی که تمام احساسات در بالا آشکار می شود، برای فردی که یک بحران وجودی را تجربه می کند، معمولاً احساس کمبود چشم انداز در رابطه با آینده می کند. ارزش‌هایی که همراه شما هستند معنا را از دست می‌دهند و حس زندگی‌تان را خالی می‌کنند و شما را از نگاه کردن به آینده به‌عنوان بخشی اساسی از وجودتان باز می‌دارند.

امکانات بی‌نهایت انتخاب‌ها آشکار می‌شوند و شما شروع به احساس عدم اطمینان می‌کنید. در مورد اعتقادات و تصمیمات خود در مواجهه با بحران. این می تواند مانع رشد در تمام جنبه های زندگی شما شود، زیرا هیچ برنامه ای برای زندگی وجود ندارد که تعهد شما به آینده را توجیه کند.

تغییرات در خواب و اشتها

معمولاً در یک بحران تغییراتی در خواب را تجربه می کنند. و اشتها، زیرا نیازهای اساسی ناچیز می شوند. شما شروع به غفلت از مراقبت و توجه لازم برای حفظ سلامت جسمی و روانی خود می کنید. در نتیجه، بی خوابی و بی اشتهایی در زندگی روزمره رایج می شود.

در این مرحله، مهم است که آگاهی خود را نسبت به اهمیت مراقبت از خود بیدار کنید، بنابراین احساس آمادگی و تقویت بیشتری خواهید کرد. مقابله با بحران ها مراقب جسم و ذهن خود باشید، به محدودیت های خود احترام بگذارید و درک کنید که آنها مسئول بقای شما هستند. این برای کمک به شما در انجام این کار کافی است.

احساس بی کفایتی

این احساسحالت عاطفی ناشی از احساس حقارت و ناامنی. احساساتی که از حالت بحران وجودی ناشی می شود و با انتقاد از خود همراه است، عمدتاً به این دلیل که احساس می کنند نمی توانند به سایر علائم بحران واکنش نشان دهند، مثلاً فقدان چشم انداز برای آینده.

خود. - انتقاد بیش از حد می شود و با آن احساس ناتوانی به وجود می آید. شما احساس نمی کنید قادر به انجام وظایف خود نیستید، اما به دلیل بحران وجودی شما که انجام آنها را برای شما غیرممکن می کند.

انواع بحران وجودی

فراتر از علائم، راهی برای طبقه بندی انواع بحران وجودی وجود دارد که هر یک از آنها نتیجه رویداد یا احساس خاصی است. درک آنها به شما امکان می دهد نوع بحران وجودی خود را شناسایی کنید، ادامه دهید تا بفهمید بحران وجودی شما چیست و یاد بگیرید که چگونه بر آن غلبه کنید!

معنای زندگی

افرادی که تجربه می کنند بحران وجودی معمولاً خود را در مورد معنای زندگی زیر سوال می برد. سوالاتی مانند "هدف من چیست؟" یا "معنای واقعی وجود من چیست؟"، برخی از سوالات رایجی هستند که انبوهی از افکار را بیدار می کنند که افراد را به سمت خستگی روانی سوق می دهد. به طور موقت امنیت ارائه شده توسط ما را از دست می دهدخانه و نزدیکانمان مهمتر از همه، احساس پوچی وجودی ممکن است با این واقعیت مرتبط باشد که شما در حال تجربه این مرحله از تغییر در زندگی هستید.

مرگ و میر و بیماری

سوگواری از دست دادن یا بیماری نیز می تواند سوالاتی را ایجاد کند. در مورد وجود آن مرسوم است که در این لحظات در رابطه با پایان پذیری زندگی، خود را زیر سوال ببریم، با اعتقاد به زودگذر بودن زندگی، در مواجهه با واقعیت آن مضطرب می شود و بحران وجودی ایجاد می کند.

این تصور در رابطه است. تا مرگ احساسات منفی را بیدار می کند و خود معنای زندگی در وجدان او خالی می شود. به زودی، به نظر می رسد هیچ چیز منطقی نیست و این به یکی از محرک های بحران تبدیل می شود.

ترس از مسئولیت

ترس از مسئولیت نه تنها با ترس از تعهدات همراه است، بلکه با آگاهی نیز به وجود می آید. از مسئولیت مخصوصاً وقتی متوجه می شویم که باید مسئولیت انتخاب ها و اعمال خود را به عهده بگیریم و در ارتباط با حضور آنها در دنیا بار اضافه ای ایجاد کنیم.

مسئولیت های مربوط به زندگی همیشه وجود خواهد داشت، ترس اولیه از تعهدات. رایج است و ممکن است در درجه اول به ترس از اشتباه مربوط باشد. سپس مجموعه‌ای از محرک‌ها یا مکانیسم‌ها برای فرار از واقعیت و عدم پرداختن به مسئولیت‌هایشان ایجاد می‌شوند.

سرکوب عواطف و احساسات

اجازه ندادن به خوداحساس عواطف و احساسات می تواند باعث بحران وجودی شود. در آن لحظه جلوگیری از احساسات منفی و درونی کردن آنها امری عادی است. سرکوب این احساسات شما را به رویارویی با زندگی با بی‌تفاوتی نسبت به آنچه که احساس می‌کنید، سوق می‌دهد، در نتیجه شادی کاذبی را به عنوان راهی برای پوشاندن واقعیت ایجاد می‌کند.

این نگرش نسبت به احساسات شما نه تنها می‌تواند باعث ایجاد یک بحران وجودی شود، بلکه همچنین یک سری مشکلات روانی دیگر مانند اضطراب و افسردگی. بنابراین، مهم است که این عواطف و احساسات منفی را احساس کنید، تنها در این صورت است که می توانید شادی واقعی را تجربه کنید.

چگونه بر بحران وجودی غلبه کنیم

بحران وجودی در مراحل خاصی از زندگی و تداوم آن با واکنش آن به بحران مرتبط خواهد بود. در مرحله بعد، درک کنید که چگونه بر آن غلبه کنید تا رفاه دوباره به زندگی شما بازگردد.

توسعه هوش هیجانی

هوش عاطفی ترکیبی از مهارت هایی است که درک عواطف و احساسات شما را ممکن می سازد. ، علاوه بر کمک به آنها برای مدیریت بهتر آنها. فردی با هوش هیجانی تصفیه شده می داند که چه احساسی دارد و تأثیرات احساسات خود را بر بدن خود می داند، بنابراین قادر به مقابله با آنها می شود. این شما می توانید بهتر با احساسات خود کنار بیایید و

من به عنوان یک متخصص در زمینه رویاها، معنویت و باطن گرایی، به دیگران کمک می کنم تا معنای رویاهای خود را پیدا کنند. رویاها ابزار قدرتمندی برای درک ضمیر ناخودآگاه ما هستند و می توانند بینش های ارزشمندی را در زندگی روزمره ما ارائه دهند. سفر شخصی من به دنیای رویاها و معنویت بیش از 20 سال پیش آغاز شد و از آن زمان تاکنون به طور گسترده در این زمینه ها مطالعه کرده ام. من مشتاق به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران و کمک به آنها برای ارتباط با خود معنوی خود هستم.