خانه های نجومی چیست؟ همه چیز را در مورد هر یک از آنها بدانید!

  • این را به اشتراک بگذارید
Jennifer Sherman

آیا می دانید خانه های نجومی چیست؟

تفسیر نجومی بر سه جزء استوار است: افلاک، نشانه ها و منازل نجومی. نشانه ها را می توان به عنوان 12 نوع نگاه به زندگی تعبیر کرد. از سوی دیگر، سیارات را می توان به عنوان خلق و خوی خواند، غریزی ترین اراده های ما، کارهایی که ما به طور طبیعی انجام می دهیم و اغلب حتی متوجه انجام آن نمی شویم.

خانه های نجومی نیز به نوبه خود نشان می دهند. حوزه های زندگی ما انگار که ما سیارات را اینطور درک کردیم که چه اتفاقی می افتد، چه نگرشی می توانیم انتظار داشته باشیم. علائم نشان می دهد که چگونه این نگرش ها به دست می آیند و خانه ها نشان می دهند که همه چیز در کجا اتفاق خواهد افتاد. آیا می خواهید در مورد خانه ها بیشتر بدانید؟ به خواندن مقاله ادامه دهید.

شناخت خانه های نجومی

خانه های نجومی بخشی اساسی از تفسیر اختری هستند. آنها یکی از سه ستونی هستند که ماندالای اختری بر روی آنها قرار دارد. هر یک از خانه های نجومی منطقه ای از زندگی ما را در کانون تحلیل قرار می دهد.

هر چه تعداد سیارات خانه بیشتر باشد، می توانیم درک کنیم که عناصر اختری بیشتری بر آن خانه تأثیر می گذارند. بنابراین، آن حوزه از زندگی ما همان حوزه ای خواهد بود که بیشترین چالش ها را به همراه خواهد داشت. خانه اول به ما می گوید که چگونه خودمان را نشان می دهیم، در مورد ما صحبت می کند.

خانه دوم جنبه هایی از پول و مادیات، دارایی ها را به ارمغان می آورد. 3 در مورد ارتباطات مشخص و 4 صحبت در مورد خانواده مبدا،نیمکره غربی که به عنوان نیمکره غربی نیز شناخته می شود توسط خانه های نجومی 4، 5، 6، 7، 8 و 9 تشکیل شده است. اگر این سمت از نمودار بیشتر توسط سیارات سکونت داشته باشد، انتظار می رود که بومی فردی باشد که بیشتر به آن وابسته است. افراد دیگر یا انگیزه‌های بیرونی.

اینها افرادی هستند که وقتی کسی به آنها می‌گوید که ایده‌هایشان خوب است یا در مسیر درستی هستند، بهتر کار می‌کنند. آنها همچنین می توانند کاملاً مبتنی بر ارزش های دیگران باشند و در باور و سرمایه گذاری روی اراده خود مشکل خاصی دارند.

تقسیم خانه های نجومی

خانه های نجومی نیز گروه بندی دیگری را تشکیل می دهند که می توان آنها را به عنوان: خانه های زاویه ای، سوکسدنت و کادنت طبقه بندی کرد. خانه‌های زاویه‌دار آنهایی هستند که دقیقاً بعد از چهار زاویه قرار گرفته‌اند، عبارتند از: 1، صعود، 4 که به پایین بهشت ​​نیز می‌گویند، 7 که نزول است و 10، بهشت ​​میانه.

این‌ها زاویه‌دار هستند. خانه ها مرکز معضلات بزرگ ما هستند، این درگیری ها انرژی تولید می کند که به خانه های جانشین منتقل می شود. اینها، به نوبه خود، بر روی نتیجه اولین تحول کار می کنند، گویی که نتیجه خام دگرگونی است. خانه های زاویه ای خانه های کادنت نمادها و معانی را دوباره سازماندهی می کنند، آنها هستند که ارزش ها را تغییر می دهند و از آنجا تصمیم می گیرند که چگونه و چه چیزیکه ما در زندگی خود تغییر خواهیم کرد. در مقاله زیر کمی بیشتر در مورد آنها بیاموزید.

Angular Houses

خانه های زاویه ای توسط خانه های نجومی 1، 4، 7 و 10 تشکیل شده اند. آنها مسئول معضلات بزرگ ما هستند. تضادهای نشانه ها در آنها رخ می دهد که باعث پارادوکس می شود، اغلب به نظر می رسد که اینها راه حلی ندارند.

این خانه ها همچنین با نشانه های کاردینال مطابقت دارند که آنهایی هستند که ایجاد یا تحریک کننده انرژی هستند که عبارتند از: برج حمل، سرطان، ترازو و برج جدی. همان احتراق مورد انتظار از نشانه ها را می توان از خانه ها انتظار داشت، آنها همان انرژی را دارند که نشانه ها.

به این معنا، خانه اول جنبه هایی را در مورد هویت شخصی ما به ارمغان خواهد آورد، خانه 4 جنبه هایی در مورد خانواده اصلی ما، در مورد رابطه ما با ریشه هایمان بیاورد. خانه هفتم در مورد روابط شخصی ما صحبت می کند و خانه دهم ویژگی های شغلی ما را به ارمغان می آورد.

در حالی که خانه اول در مورد اینکه ما چه کسی هستیم صحبت می کند، خانه هفتم در مورد نحوه ارتباط ما با یکدیگر صحبت می کند، بنابراین یک معضل احتمالی وجود دارد. : چقدر حاضرم از خودم برای دیگری صرف کنم؟

خانه های متوالی

خانه های متوالی مسئول تثبیت انرژی های تولید شده در خانه های نجومی به نام Angular هستند. جانشینان با نشانه های برج ثور، لئو، عقرب و دلو نشان داده می شوند. خانه دوم وظیفه دارد به برداشت هایی که ما در مجلس داریم جوهره بیشتری بدهد1 در مورد شخصیت ما.

در خانه چهارم، ما تصور دقیق تری از خودمان داریم، به خصوص بر خلاف خانواده اصلیمان. با این حال، تنها در خانه پی در پی 5 است که ما موفق می شویم این تغییر را به دنیای ملموس بیاوریم و شروع به بیان اینکه واقعاً چه کسی هستیم، می کنیم. در حال حاضر در هشتم، از درگیری‌های روابطی که در خانه هفتم تجربه می‌کنیم، کمی عمیق‌تر به درون خود می‌پردازیم.

در خانه دهم، درک خود را در زندگی اجتماعی گسترش می‌دهیم، به طوری که در خانه یازدهم ما می تواند هویت ما را در ارتباط با دیگری گسترش دهد. مانند خانه های زاویه دار، خانه های سوکسدنت نیز در بین خود تضادهایی ایجاد می کنند، به طوری که سوالات ما را به جلو سوق می دهند و بیشتر و بیشتر با یکدیگر آشنا می شوند. که ارزش هایی را که از تجارب و تجربیات خانه های قبلی همان ربع به دست آمده را سازماندهی مجدد می کنند. در سوم، ما کشف خود (خانه 1) و رابطه خود با محیط (خانه 2) را ترکیب می کنیم تا ما را در مقابل اطرافیانمان در سوم قرار دهیم. این می تواند به عنوان تضاد بین ME و محیط تفسیر شود.

از سوی دیگر، در خانه ششم، ما تحولات بیان شده در خانه پنجم را تکامل می دهیم، کشف خود را اصلاح می کنیم. خانه های 3 و 6 یک نقطه مشترک دارند، آنها در مورد تلاش ما برای یافتن تفاوت هایمان در رابطه با دنیای بیرون صحبت می کنند. هر دو خانه به ما کمک می کنند تا بفهمیمچگونه خودمان را متمایز می کنیم و از آنچه در اطرافمان وجود دارد متمایز می شویم.

علاوه بر این، در خانه نهم جایی است که ما درک عمیق تری از قوانین خودمان داریم، قوانینی که بر ما حکومت می کنند. در آن است که ما به دنبال تصوراتی هستیم که با آن زندگی خود را هدایت خواهیم کرد. در نهایت، خانه دوازدهم جایی است که ما از خود صرف نظر می کنیم و با جمع متحد می شویم، ما جایگاه خود را در چیزی فراتر از خودمان می فهمیم.

خانه های نجومی چیست

خانه های نجومی با بخش هایی از زندگی ما مطابقت دارد. اما آنها به صورت جداگانه کار نمی کنند، آنها با یکدیگر ارتباط دارند، یکدیگر را تکمیل می کنند و از یکدیگر حمایت می کنند تا کاملی را که ما هستیم، ایجاد کنند. هاوس می‌تواند بر اساس آن‌ها باشد و بتواند حتی عمیق‌تر در ما کاوش کند، به طوری که ما عملکرد خاص خود را درک کنیم و از این طریق بتوانیم آنچه را که واقعاً به آن نیاز دارد به جمع ارائه دهیم: ما همان‌طور که هستیم. درباره هر یک از خانه ها بیشتر بیاموزید!

خانه 1

در ابتدا، در حالی که هنوز در رحم هستیم، تصور یکی بودن را نداریم، زیرا هنوز نیستیم. ما هنوز در بدن مادر غوطه وریم، هنوز جزئی از چیز دیگری هستیم. تولد این واقعیت را می شکند، آن را به واقعیت دیگری تبدیل می کند که در آن می فهمیم که یک موجود فردی هستیم.

وقتی اولین نفس خود را می کشیم، دریایی ازستارگان بالای سر ما، فراز دقیقاً نشان می دهد که علامتی که در افق طلوع می کند کجاست. خانه اول که به عنوان صعود ما نیز شناخته می شود، همان خانه ای است که شروع زندگی را نشان می دهد، جایی که فرآیند فردی بودن ما آغاز می شود.

ما از یک مکان پنهان بیرون می آییم و خود را به خانه نشان می دهیم. نور و این خود دارای ویژگی هایی است که بخشی از هویت ما را تشکیل می دهد. ما در زندگی ویژگی هایی را می بینیم که نشانه ای که در صعود ما قرار دارد نشان می دهد، این عدسی است که برای دیدن جهان از آن استفاده می کنیم، از آنچه می بینیم تجربیات خود را شکل می دهیم.

این خانه نجومی است که بسیار منعکس می کند. در احساسی که در زمانی که نیاز به شروع کاری جدید داریم. بنابراین، این ایده به ما می دهد که چگونه در هنگام شروع کارهای روزمره واکنش نشان می دهیم، اما بسیار فراتر از آن، چگونه می خواهیم مراحل جدیدی از زندگی خود را شروع کنیم. اگرچه خانه اول به ما می گوید که چگونه کارها را شروع می کنیم، روشی که ما آنها را هدایت می کنیم به خانه ای که خورشید ما در آن است متصل می شود.

خانه دوم

خانه دوم نیاز به تعریف را بزرگتر می کند، پس از آن ما از خانه اول وارد زندگی می‌شویم، به چیزهای ملموس تری نیاز داریم که به آن‌ها بچسبیم تا بتوانیم درک بهتری از ویژگی‌های خود داشته باشیم. اینجاست که احساس اینکه بدانیم چقدر ارزش داریم متولد می شود.

ما شروع به درک این موضوع می کنیم که مادر ما بخشی از ما نیست، می فهمیم که انگشتان ما مال ما هستند، ما صاحب دستان خود هستیم. ما صاحب خودمان هستیمفرم فیزیکی همراه با این مفهوم، یکی دیگر از موارد حفاظت، تضمین بقای مالکیت ما می آید. آگاهی از آنچه مال ماست به ذائقه‌ها، مهارت‌ها و دارایی‌های مادی ما گسترش می‌یابد.

پس خانه دوم در مورد ارزش‌ها، پول و منابع صحبت می‌کند، اما بیش از همه درباره آن‌هایی صحبت می‌کند که به ما احساس امنیت می‌دهند. . پول همیشه چیزی نیست که به ما امنیت می دهد، اما این خانه نجومی است که به ما می گوید چگونه با آن و سایر دارایی های مادی برخورد کنیم.

خانه 3

بعد از تصور ما از چیزی بودن در خانه اول و ما درک می کنیم که بدن خودمان را داریم، خانه سوم می آید تا ما را در تضاد با آنچه که ما را احاطه کرده است قرار دهد و از این طریق کمی بیشتر در مورد اینکه چه کسی هستیم می فهمیم.

ویژگی های تحت تاثیر این طالع بینی خانه درست در ابتدای کودکی ایجاد شده است، اولین روابط ما با افراد دیگر را که به عنوان "برابر" می شناسیم، در نظر می گیرد، بنابراین در مورد روابط برادرانه صحبت می کند. همچنین شامل اولین سال های تحصیلی می شود.

این خانه ای است که جنبه هایی را در مورد توانایی ما برای شناسایی و نامگذاری اشیا به شیوه ای عینی تر به ارمغان می آورد. از طریق آن ما جهان اطراف خود و نحوه ارتباط خود را با آن می شناسیم، زیرا در آنجاست که می فهمیم در جایی کسی هستیم.

خانه چهارم

در خانه چهارم است که ما اطلاعات را جذب کرده و در مورد آنها منعکس کنیدکه در سه خانه اول نجومی جمع آوری می کنیم. بر اساس آنچه از دانش جمع آوری می کنیم، پایه ای برای توسعه خود می سازیم. برای برخی از افراد معمول است که قبل از رضایت به جمع آوری اطلاعات برای مدت طولانی ادامه می دهند، اما این امر آنها را از تثبیت آنچه که می توانند باشند باز می دارد.

خانه چهارم، بیش از هر چیز، لحظه تأمل است، هدف گذاری شده است. در داخل از زندگی‌ای که وقتی کسی آن را نمی‌بیند به ما می‌گوید، درباره حریم خصوصی ما صحبت می‌کند. همچنین مفهومی از خانه، مکان یا لحظه ای که در آن ریشه می گذاریم به ارمغان می آورد. هر چه این خانه پرجمعیت‌تر باشد، روابط ما با سنت‌ها و روال‌های خانوادگی بیشتر می‌شود.

همچنین این خانه است که درباره خانواده اصلی ما صحبت می‌کند، همانطور که با آنها بود که باورها و برداشت‌هایمان را شکل دادیم. از جهان. این خانه وظیفه حفظ برخی از این ویژگی هایی را دارد که ما از دوران کودکی به ارمغان می آوریم، مانند تنظیم کننده احساسات: وقتی همه چیز از کنترل خارج می شود، ما به چیزهای شناخته شده برمی گردیم.

خانه چهارم همچنین در مورد چگونگی ما صحبت می کند. پایان کارها، بسته شدن ما چگونه خواهد بود. این خانه است که توانایی عاطفی ما را به ارمغان می آورد، توانایی ما در تشخیص احساسات را.

خانه پنجم

از طریق خانه پنجم است که ما قادر خواهیم بود منحصر به فرد بودن خود را بیان کنیم، که باعث می شود ویژگی های زیباتر و چشمگیرتر ارزش‌هایی که در خانه چهارم بازاندیشی می‌شوند توسط خانه پنجم بیان می‌شوند، اینها ما هستندفردیت‌هایی که در خانه چهارم یافت می‌شوند و ما را به چیزی خاص مسلح می‌کنند.

به این ترتیب، خانه پنجم نیز این نیاز شکل‌گرفته در دوران کودکی را برآورده می‌کند: برجسته شدن برای چیزی منحصر به فرد که فقط ما داریم. حتی در کودکی ما این احساس را داشتیم که با زیرکی و زرنگی خود دیگران را تسخیر کرده ایم. بنابراین، ما معتقد بودیم که افسون کردن راهی برای زنده ماندن است، زیرا به این ترتیب ما را خشنود می کنیم و محافظت می کنیم و مورد محبت قرار می گیریم. فرزندان. این خانه ای است که با لئو و خورشید مرتبط است، حس انبساط، حس سرعت را به ارمغان می آورد، ما می خواهیم هر چه زودتر همه چیز را انجام دهیم و بنابراین بیشتر متحول شویم، بیشتر روشن کنیم. این خانه ای است که همچنین از خواستگاری، میل و شهوانی صحبت می کند.

خانه ششم

خانه ششم یک خانه نجومی است که ما را به تأمل در نگرش ها، در بیان خود دعوت می کند. خانه پنجم ما را به ترک هر آنچه در دنیا هستیم هدایت می کند، اما نمی داند زمان توقف چه زمانی فرا می رسد. این تابع در خانه ششم قرار می گیرد که ما را به درک ارزش ها و محدودیت های واقعی خود هدایت می کند.

این خانه ای است که ما را به پذیرش واقعیت خود سوق می دهد، بدون اینکه از محدودیت های خود فراتر برویم، بدون اینکه ناامید شویم. چیزهای دیگر بودن به طور سنتی، خانه ششم اطلاعاتی در مورد سلامت، کار، خدمات و کارهای روزمره به ارمغان می آورد. این چیزها چه خواهد بود؟اما تعادل در زندگی؟ این خانه است که به ما نشان می دهد که چگونه وظایف زندگی روزمره را خواهیم دید.

خانه ششم به ما کمک می کند تا خودمان چه کسی باشیم. کار شمارش شده روی ساعت به ما استانداردسازی می دهد که اغلب ضروری است تا در اضطرابی که آزادی بی حد و حصر می تواند ایجاد کند گم نشویم. این خانه به ما این حس را می دهد که چگونه به کار و همچنین رابطه ما با همکاران برخورد می کنیم. همچنین نحوه ارتباط ما با افرادی که به نوعی به ما خدمات می دهند (مکانیک، پزشک، پذیرش).

خانه 7

خانه 6 آخرین خانه شخصی است که به سمت توسعه فردی طراحی شده است و پایان آن نیز نشان دهنده درک ما از این است که ما در انزوا وجود نداریم. بنابراین، خانه هفتم یا نسل در مورد روابط ما صحبت می کند، در مورد آنچه که ما در شریکی که می خواهیم با او زندگی مشترک داشته باشیم به دنبال آن هستیم.

این خانه به عنوان خانه نجومی ازدواج شناخته می شود. این نه تنها آنچه را که ما در یک شریک عاشقانه دنبال می کنیم، بلکه شرایط یک رابطه را نیز توصیف می کند. قرار گرفتن در خانه اول جنبه هایی را به همراه دارد که ما انتظار داریم در روابط صمیمانه پیدا کنیم.

نخست وقتی به دنیا می آییم از آسمان ناپدید می شود، به گونه ای که می توانیم این را به عنوان ویژگی هایی که در ما پنهان شده است تعبیر کنیم. ما اغلب در دیگری به دنبال چه چیزی هستیمما می توانیم آن را از طریق شخص دیگری تجربه کنیم. ما احساس می کنیم که این ویژگی ها به ما تعلق ندارد، چه به دلیل اینکه نمی توانیم یا به دلیل اینکه نمی خواهیم.

در خانه هفتم است که یاد می گیریم با یکدیگر همکاری کنیم و به دنبال تعادل باشیم. بین آنچه ما هستیم و آنچه دیگران هستند. چقدر می‌توانیم برای دیگری تسلیم شویم بدون اینکه هویت خود را در این فرآیند قربانی کنیم.

خانه هشتم

در حالی که خانه دوم درباره دارایی‌های ما صحبت می‌کند، در سطح فردی، خانه هشتم در حوزه جمعی تر آن را می توان به عنوان دارایی دیگران تعبیر کرد. در اینجا او در مورد ارث، در مورد امور مالی در ازدواج، در مورد شراکت در محل کار صحبت خواهد کرد.

این خانه نجومی نه تنها در مورد پول دیگران، بلکه در مورد ارزش های دیگران نیز صحبت می کند. در مورد نحوه برخورد ما با این ارزش‌های دیگران در زمانی که به ارزش‌های ما مربوط می‌شود صحبت می‌کند: چه مقدار از آنچه که یکی فکر می‌کند هنگام آموزش کودکان مهم است، در حالی که مطابق با ارزش دیگری نیست، غالب خواهد شد؟

A خانه هشتم همچنین از مرگ صحبت می کند، مرگ ما قبل از ارتباط با شخص دیگری و تغییر کامل جهان بینی ما. همچنین در مورد رابطه جنسی صحبت می کند، رابطه جنسی نه تنها باعث آرامش می شود، بلکه غوطه ور شدن در دیگری را نیز در ارزش های دیگر به ارمغان می آورد.

و همچنین در مورد بازسازی صحبت می کند، زخم های روابط گذشته بهبود یافته از روابط جدید، نه حتی همیشه کهدر مورد خانه ما خانه پنجم در مورد ابراز خود، در مورد سرگرمی صحبت می کند، در حالی که خانه ششم در مورد زندگی روزمره، کار، روال است. خانه هفتم در مورد روابط صحبت می کند، خانه هشتم در مورد نحوه تقسیم پول، همچنین در مورد مرگ صحبت می کند.

خانه نهم با فلسفه ها و دین ارتباط دارد و خانه دهم نشان می دهد که چگونه می خواهیم دیده شویم، چه می خواهیم. برای تحسین شدن . خانه یازدهم می آموزیم که چگونه در یک مجموعه کار می کنیم و در نهایت، خانه دوازدهم جنبه هایی از ناخودآگاه را به ارمغان می آورد، بلکه درک کلی ما از بخشی از یک کل بودن را نیز به همراه دارد. در ادامه این مقاله کمی بیشتر در مورد خانه های طالع بینی بدانید.

مبانی

بسیاری از دیدگاه های طالع بینی جنبه بیرونی و مادی بیشتری را به تفاسیر وجوهی که در آن می یابیم به ارمغان می آورد. آسمان با توجه به اینکه انسان موجودی است که از لایه‌ها و لایه‌های ذهنی‌تر تشکیل شده است، می‌توان تصور کرد که این تعبیر همه جنبه‌های یک تفسیر کامل نجومی را در بر نمی‌گیرد.

پس اگر به منفی نگاه کنیم. برای مثال در خانه 4، مانند زحل، می توان گفت که سوژه در دوران کودکی با مادر یا پدرش مشکل داشته است. اما این خانه به معنای ذهنی تر از خانواده صحبت می کند، یعنی از چه چیزی ساخته شده ایم. بومی با این جنبه ممکن است به هیچ وجه احساس تغذیه نداشته باشد، ممکن است احساس بی کفایتی کند، گویی به او تعلق ندارد.

علاوه بر این، سیارات فیلتری بر سر راه قرار می دهند.به این معنی است که شخص مقابل شفا خواهد یافت، بلکه از طریق تداعی ها و معانی جدیدی که این رابطه می تواند به ارمغان بیاورد.

خانه نهم

خانه نهم این فرصت را به ما می دهد تا درباره آنچه تاکنون اتفاق افتاده است فکر کنیم. سپس. این یک خانه طالع بینی است که بیشتر با فلسفه و دین مرتبط است، ما سعی می کنیم رهنمودهایی را بیابیم که زندگی خود را بر اساس آن ها بنا می کنیم.

به عنوان انسان ما به معانی برای زندگی خود نیاز داریم، بدون آنها احساس می کنیم که هدف روشنی نداریم. بسیاری برای غلبه بر این عدم جهت گیری به دین متوسل می شوند. فلسفه ها و باورهای خانه نهم، و همچنین خانه سوم و ششم، درباره درک چیزها صحبت می کنند.

اما خانه نهم در نهایت ذهنی تر است، بسیار مایل است باور کند که رویدادها برخی از پیام ها در مورد آنها این طرز تفکری است که به جمع مربوط می شود، از این رو ایدئولوژی ها و باورها به این خانه مربوط می شود. در این مجلس است که ما به آینده نگاه می کنیم، بسته به جنبه هایی که در اینجا داریم، این چشم انداز می تواند امیدوار کننده یا تسخیر شده باشد.

خانه دهم

خانه دهم در مورد آشکارترین ما صحبت می کند ویژگی ها، در مورد آنچه که بیشتر در مورد ما برای دیگران قابل مشاهده است. این جنبه هایی از نحوه رفتار عمومی ما، نحوه توصیف عمومی خود را به ارمغان می آورد.

از طریق نشانه هایی است که در این خانه نجومی وجود دارد که امیدواریم به اهداف خود برسیم. سیاره حاکم خانه10، یا Midheaven، به ما حس شغل و حرفه می دهد. حتی اگر سیارات یا نشانه های مرتبط به ما نگویند کدام حرفه، بلکه چگونه به آن دست می یابد.

خانه یازدهم

خانه یازدهم به ما نشان می دهد که چگونه به عنوان بخشی از چیزی بزرگتر عمل می کنیم. او در مورد یک وجدان جمعی صحبت می کند، در مورد فکری که در جایی متولد می شود و می تواند به آن طرف دنیا سفر کند و به شخص دیگری ظاهر شود، حتی اگر این دو هرگز با هم تماس نداشته باشند.

در اینجا ما تفاهم داریم. اینکه تعلق به چیزی بزرگتر از خودمان به ما این فرصت را می دهد که از محدودیت هایی که فردیت تحمیل می کند فراتر برویم. این انرژی انجام کاری بزرگتر از خودمان در این خانه نجومی متولد می شود. روشی که ما می توانیم از طریق فردیت خود به جمع کمک کنیم، در خانه یازدهم نشان داده شده است.

خانه دوازدهم

خانه نجومی دوازدهم به ما این آگاهی را می دهد که در عین حال تحت تأثیر قرار می گیریم. توسط دیگران، ما نیز بر آنها تأثیر می گذاریم. این تصور که ما موجودی مستقل هستیم ضعیف می شود و ما به طور فزاینده ای با وضوح بیشتری متوجه می شویم که چگونه نقش ما در جهان معنا پیدا می کند. روح ما نقش خود را در جهان درک می کند.

بنابراین، این خانه ای است که ما را با آنچه دیگران هستند مخلوط و اشتباه می گیرد، خانه دوازدهم با سیارات بسیار می تواند فردی را با مشکل خاصی در درک اینکه چه کسی است ایجاد کند. هستند، افرادی که می توانند تا حد زیادی تحت تأثیر آنچه در اطرافشان است قرار بگیرند. در عین حال می دهداحساس شفقت نسبت به افراد دیگر و موجوداتی که در زمین زندگی می کنند.

خانه های نجومی نشان می دهند که انرژی ها در کجا بیشتر ظاهر می شوند!

خانه‌های نجومی بخش‌هایی از زندگی ما را نشان می‌دهند، زمانی که به نشانه‌هایی مربوط می‌شوند، ما به نحوه تفسیر چیزها در آن ناحیه نگاه می‌کنیم. اما وقتی خانه ها به سیارات مربوط می شوند، اراده های غریزی بیشتری برای واکنش خواهیم داشت. بسیاری از سیارات در خانه‌ها نشان‌دهنده تأثیرات فراوان، احساسات بسیاری در بخش خاصی از زندگی هستند.

علاوه بر این، سیارات با یکدیگر جنبه‌هایی تشکیل می‌دهند و انرژی‌های تشکیل‌شده نیز در خانه‌هایی که در آن حضور دارد، عمل می‌کنند. بنابراین، خانه‌ای که به شدت مسکونی است، نسبت به خانه‌هایی که هیچ سیاره‌ای ندارند، تحت تأثیر اختری بیشتری قرار می‌گیرد. در مشاوره تحلیل اختری، مسکونی ترین خانه ها همان خانه هایی هستند که بیشترین توجه را به خود جلب می کنند، دقیقاً به این دلیل که پیچیدگی بیشتری در تفسیر دارند.

همانطور که ما چیزهایی را می بینیم که خود را نشان می دهند، می توان گفت که روز برای دو نفر بارانی است و آنها می توانند عکس العملی کاملاً متضاد نشان دهند. نقشه اختری و خانه‌های اخترشناسی دقیقاً همین‌ها هستند، نقشه‌ای که توضیح می‌دهد اشیا کجا هستند و سعی می‌کند به ما کمک کند تا بفهمیم چگونه کار می‌کنیم.

درک نمودار اختری

ستاره شناسان به ساختاری نیاز داشتند که بتوانند ستارگان را سازماندهی کرده و آنها را درک کنند، بنابراین آسمان را به بخش هایی تقسیم کردند. بنابراین، ابتدا یک تقسیم بندی فضایی داریم که نشانه ها را به ما می گوید. ثانیاً، با تقسیم زمان، چرخش زمین بر رابطه آن با سیارات اطراف آن تأثیر می گذارد، که باعث ایجاد طالع می شود، که سازمانی از علائم در طول سال است.

بنابراین، ما آسمان را در نظر می گیریم. و عناصر متحرک آن، علاوه بر خود زمین، با حرکت آن در فضای اختری. برای این زوایای مختلف، تقسیم خانه های نجومی ایجاد شد.

زمانی که فردی نشانه ای داشته باشد که غربی ترین نقطه آسمان را اشغال کند (صعود) و در سمت دیگر آسمان نشانه ای داریم که غروب می کند. غرب (نزولی)، با ترسیم یک خط از یکی به دیگری، محور افقی نقشه اختری را داریم. در مرکز آسمان، در بالاترین نقطه، بهشت ​​وسط و در سمت دیگر پایین آسمان داریم.

به همین ترتیب، اگر از یکی به دیگری خط بکشیم، دارای محور عمودی است که ماندالای نجومی را قطع می کند. اینهامحورها به بسیاری از تقسیم‌بندی‌ها و گروه‌بندی‌های ماندالا کمک می‌کنند، محور افقی برای تفاسیر اختری ضروری است.

تأثیرات سیارات در خانه‌های زودیاک

سیارات زنده هستند، آنها از طریق آنها می‌چرخند. فضا حرکت می کند و قدرت ها و انرژی های خود را ساطع می کند. این انرژی در سراسر فضا پخش می شود و به زمین می رسد. همانطور که ستارگان بر بسیاری از جنبه های زندگی جمعی ما تأثیر می گذارند، آنها نیز به صورت فردی بر ما تأثیر می گذارند.

هر کدام از سیارات ویژگی های خاص خود را دارند و در لحظه تولد این جنبه ها را وارد زندگی ما می کنند. برای مثال، اورانوس سیاره‌ای است که به دلیل چرخش به دور خورشید در محوری متفاوت از سایرین شناخته می‌شود، بنابراین خانه‌های اخترشناسی که اورانوس در آن لمس می‌شود، بخش‌هایی از زندگی را نشان می‌دهد که در آن افراد بومی قادر به نوآوری و تفکر متفاوت از سیاره‌ها هستند. دیگران. افراد دیگر.

چگونه خانه های نجومی خود را بشناسیم؟

نقشه اختری راهی برای خواندن و ایجاد آسمانی است که در لحظه تولد بر فراز ما بود. برای ایجاد مجدد این سناریو، به نام کامل، مکان و زمان تولد شخص نیاز دارید. با این داده ها می توان نقشه اختری را ایجاد کرد و نحوه قرارگیری سیارات، نشانه ها و خانه های نجومی را مشاهده کرد. چندین ابزار رایگان در اینترنت که ارائه می کنندنقشه ای بدون مصالحه تفسیر همه معانی قبلاً اطلاعات پیچیده تری است که معمولاً توسط ستاره شناسان ارائه می شود. اما در حال حاضر می توان معانی پراکنده زیادی پیدا کرد و کم کم می توان با نقشه آشنا شد.

روش های تجزیه و تحلیل خانه های نجومی

روش های مختلفی برای آن وجود دارد. با تفسیر نقشه اختری، روش های مختلفی در طول تاریخ ایجاد شد. در این زمینه، فضا و ستارگان همیشه اشیایی مورد توجه بوده اند، بنابراین مطالعه آسمان چیزی است که در تاریخ ما وجود دارد و وجود ما را تحت تأثیر قرار می دهد. در میان تمام سیستم های موجود، برخی از مهم ترین آنها را در این مقاله آورده ایم.

روش Placidus یکی از پرکاربردترین روش های امروزی است، ما همچنین Regiomontanus را داریم که هنوز به طور گسترده توسط ستاره شناسان در اروپا و Equal استفاده می شود. سیستم خانه، که از نظر ریاضی یکی از ساده‌ترین آنها خواهد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این سیستم های تفسیر خانه های نجومی، به زیر مراجعه کنید.

روش Placidus

سیستم Placidus پرکاربردترین روش در حال حاضر برای تجزیه و تحلیل خانه های نجومی است. منشا روش کاملاً مشخص نیست. علیرغم اینکه نام آن به راهب Placidus of Titus اشاره دارد، پایه های محاسبات توسط ریاضیدان Magini، که بر اساس بطلمیوس بود، ایجاد شد. این روشی است که بر اساس محاسبات پیچیده است

The Houses، با توجه بهPlacidus، اشیاء مکانی نیستند، بلکه زمانی هستند، زیرا روشی مبتنی بر اندازه گیری حرکت و زمان است. Placidus استدلال می کرد که خانه ها، مانند زندگی، حرکت دارند و در مراحل توسعه می یابند. از این رو او حرکت عناصر اختری را در تقسیمات آنها در نظر گرفت. با این حال، مشکلی در مناطق فراتر از دایره قطب شمال وجود دارد، جایی که ستاره هایی وجود دارند که هرگز طلوع یا غروب نمی کنند. بالاتر از 66.5 درجه بسیاری هرگز افق را لمس نمی کند.

در نهایت، این روشی بود که هنگام ارائه آن جنجال های زیادی را به همراه داشت و سوالاتی را ایجاد کرد که هنوز در برخی از گروه ها وجود دارد. اما زمانی که یک منجم به نام رافائل سالنامه‌ای منتشر کرد که شامل جدولی از خانه‌های Placidus بود، محبوب شد. با وجود ایرادات شناخته شده، یکی از پرکاربردترین روش ها برای تفسیر است.

روش Regiomontanus

یوهانس مولر، همچنین به عنوان Regiomantanus شناخته می شود، سیستم Campanus را در قرن 15 تغییر داد. او خط استوای سماوی را به کمان های مساوی 30 درجه تقسیم کرد و از آنها به دایره البروج پرتاب کرد. بنابراین، مشکل بسیار جدی کامپانوس را حل کرد، که عبارت بود از تحریف بسیاری از خانه های نجومی در عرض های جغرافیایی بالاتر.

علاوه بر این، بر حرکت زمین به دور خود بیشتر از اطراف زمین تاکید کرد. خورشید . این روش هنوز هم روشی است که به طور گسترده توسط ستاره شناسان در اروپا استفاده می شود، اما تا سال 1800 بیشترین محبوبیت خود را داشت. به گفته مونکاسی، سیستم هایی مانندRegiomontanus به نقشه تأثیری بر ماه می دهد. این بدان معناست که برخی از ویژگی های ناخودآگاه در رشد شخصیت مورد توجه قرار می گیرد.

روش خانه برابر

روش خانه برابر یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین روش هاست. دوازده خانه نجومی را به 30 درجه تقسیم می کند. با صعود شروع می شود، عمود بر افق نیست، بنابراین محور افقی نمودار همیشه با قله های خانه 4 و 10 منطبق نخواهد شد.

این روشی است که از نظر وجودی برجسته است. از نظر ریاضی ساده، مشکل خانه های رهگیری را ندارد و کشف جنبه ها را تسهیل می کند. بسیاری از متخصصان در این زمینه این روش را به دلیل سادگی آن پذیرفته و قدردانی می کنند، در حالی که برخی دیگر خاطرنشان می کنند که این روش فقط بر محور افقی تأکید زیادی دارد و از میانه و پایین آسمان و در نتیجه سرنوشت فرد غافل می شود.

روش‌های دیگر

برخی از سیستم‌های تفسیری دیگر، سیستم کازاس کامپانوس است که توسط یوهانس کامپانوس، ریاضی‌دان قرن سیزدهم توسعه یافت. او پذیرفت که کاسپ ها در خانه های 1، 4، 7 و 10 هستند، اما او به دنبال مرجع دیگری غیر از دایره البروج بود. در آن موقعیت یک سیاره نسبت به افق و نصف النهار تولد اهمیت بیشتری نسبت به موقعیت دایره البروجی سیاره داشت.

منظومه دیگر کوخ است که خانه های نجومی را از طریق مکان قرار می دهد. تولد بر یک جنبه زمانی ومکان ها را بر اساس Ascendant و محل تولد ارزیابی می کند. درست مانند Placidus، همچنین دارای نقص هایی فراتر از دایره های قطبی است.

همچنین سیستم خانه های توپوسنتریک وجود دارد که بهتر از Placidus است. از مطالعه ماهیت و زمان وقایع شروع می شود. او همچنین دارای یک محاسبات پیچیده ریاضی است، اما آزمایشات انجام شده برای بیش از 15 سال نشان می دهد که او یک سیستم عالی برای تعیین زمان رویدادها است. او از مشکلات خانه های مناطق قطبی رنج نمی برد.

نیمکره ها در تحلیل خانه های نجومی

تقسیم نمودار نجومی فراتر از خانه های نجومی صورت می گیرد. . آنها همچنین می توانند به نیمکره ها تقسیم شوند، آنها عبارتند از: نیمکره شمالی، جنوبی، شرقی و غربی. این نیمکره ها گروه هایی از مناطق خاصی از زندگی ما هستند، آنها جنبه های خاصی را نشان می دهند که می توانند به نحوی گروه بندی شوند.

تعداد سیاراتی که در یک نیمکره یا نیمکره دیگر زندگی می کنند به ما کمک می کند تا تشخیص دهیم که کجا اختری بیشتری خواهیم داشت. تأثیرات، در کدام حوزه ها شلوغی بیشتر و جنبه های توجه بیشتری خواهیم داشت. بنابراین، در تجزیه و تحلیل نقشه اختری، توجه به خواندن در این مناطق متمرکز خواهد شد، زیرا بسیاری از جنبه ها آنهایی هستند که تأثیرگذار خواهند بود. برای درک جنبه های خاص هر یک از این نیمکره ها به خواندن ادامه دهید.

شمالی

خط افقی نمودار اختری را به نیمکره تقسیم می کند.شمال و جنوب. نیمکره شمالی در پایین ماندالا قرار دارد. آنها خانه های نجومی 1، 2، 3، 4، 5 و 6 خواهند بود. آنها خانه هایی هستند که بیشتر به رشد فرد مرتبط هستند. این پرسش‌ها را با هویت، جستجوی خود، هماهنگ‌تر می‌کند. آنها به عنوان خانه های شخصی شناخته می شوند.

جنوبی

خط افقی نمودار اختری را به نیمکره شمالی و جنوبی تقسیم می کند. نیمکره جنوبی در بالای ماندالا قرار دارد. اینها خانه های هفتم، هشتم، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم هستند. آنها خانه های نجومی هستند که رابطه فرد با جامعه را بیشتر بررسی می کنند. آنها روابطی هستند که او از خود با بقیه جهان برقرار می کند. آنها به عنوان خانه های جمعی شناخته می شوند.

شرقی

خط عمودی نمودار اختری را به نیمکره شرقی و غربی تقسیم می کند. نیمکره شرقی، که به عنوان نیمکره شرقی نیز شناخته می شود، توسط خانه های نجومی 10، 11، 12، 1، 2 و 3 تشکیل شده است. اگر این سمت از نمودار بیشتر توسط سیارات سکونت داشته باشد، انتظار می رود که بومی مستقل تری باشد. افراد مطمئن و با انگیزه خودشان هستند.

علاوه بر این، آنها افرادی هستند که اراده خود را در درون خود می یابند، بر اساس انگیزه های خود، به خواسته های خود عمل می کنند و آنقدرها نیاز به پاداش از طرف دنیای بیرون ندارند. . آنها باید احساس آزادی کنند تا خواسته های خود را دنبال کنند و احساس کنند که مسئول زندگی خود هستند.

غرب

خط عمودی نمودار اختری را به نیمکره شرقی و غربی تقسیم می کند. O

من به عنوان یک متخصص در زمینه رویاها، معنویت و باطن گرایی، به دیگران کمک می کنم تا معنای رویاهای خود را پیدا کنند. رویاها ابزار قدرتمندی برای درک ضمیر ناخودآگاه ما هستند و می توانند بینش های ارزشمندی را در زندگی روزمره ما ارائه دهند. سفر شخصی من به دنیای رویاها و معنویت بیش از 20 سال پیش آغاز شد و از آن زمان تاکنون به طور گسترده در این زمینه ها مطالعه کرده ام. من مشتاق به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران و کمک به آنها برای ارتباط با خود معنوی خود هستم.