خشونت روانی چیست؟ عواقب، انواع، متجاوز و بیشتر!

  • این را به اشتراک بگذارید
Jennifer Sherman

فهرست مطالب

ملاحظات کلی در مورد خشونت روانی

خشونت روانی یک مشکل عمده در جامعه است که میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. معمولاً بین چهار دیوار و بدون شاهد اتفاق می افتد، اما ممکن است همزمان با چند نفر برخورد کند. این یک عمل استکبار و تکبر است که مبارزه با آن دشوار است.

این واقعیت می تواند در متنوع ترین محیط ها و به طرق مختلف رخ دهد، اما همیشه به موقعیت قدرت متجاوز در رابطه مرتبط است. به قربانی بنابراین، متجاوز از این موقعیت برای ارعاب، اجبار و فشار بر قربانی استفاده می کند تا به هدفی دست یابد که اغلب غیرقانونی یا غیراخلاقی است.

اما با وجود جدی بودن مشکل، مواردی به ندرت پیش می آید. گزارش کرد . علاوه بر این، معمولاً شامل تهدید و دستکاری می‌شود و عمل در خانواده یا در محل کار اتفاق می‌افتد، جایی که قربانی رابطه نزدیکی با متجاوز دارد. به خواندن ادامه دهید و در مورد خشونت روانی اطلاعات بیشتری کسب کنید!

خشونت روانی، پیامدها و تاثیرات

خشونت روانی علاوه بر هشداری برای خشونت فیزیکی احتمالی، باعث بروز مشکلات اجتماعی و بهداشتی نیز می شود. طبیعت قربانی نه تنها از نظر روانی، بلکه در تمام جنبه های زندگی خود آسیب می بیند. در بخش های بعدی بیشتر ببینید!

خشونت روانی چیست

خشونت روانی را می توان اینگونه تعریف کردخجالت از دسترسی به مشکل بدون تحمیل نشان دهید که نگرش های متجاوز جنایتکارانه است و در صورت لزوم وضعیت را به سایر افراد در حلقه خانواده در میان بگذارید. حتی در مواجهه با امتناع قربانی، سعی کنید کاری انجام دهید، زیرا ممکن است توانایی ارزیابی موقعیت را از دست داده باشد.

ایجاد چراغ قرمز

در موارد مداوم خشونت روانی ، متجاوز، او اغلب می داند که ممکن است دستگیر شود و به مرور زمان نظارت خود را تشدید می کند که این نیز نوعی پرخاشگری است. در این موارد معمولاً انزوای کامل یا جزئی قربانی رخ می دهد.

برای تسهیل گزارش در موارد شدید، مقامات یک سیستم هشدار بسیار ساده ایجاد کرده اند: چراغ قرمز. بنابراین، اگر قربانی احساس کند نمی تواند صحبت کند، می تواند یک X قرمز ساخته شده در کف دست خود را حتی در داروخانه نشان دهد و کارمندان آن را گزارش خواهند کرد.

شناسایی متجاوز

فردی که دارای حس مشاهدات شدید است، اگر فرصت داشته باشد، می‌تواند متجاوز را شناسایی کند، زیرا در تلاش برای مبدل کردن، سرنخ‌هایی از خود به جا می‌گذارد. خشونت روانی جرمی است که در پی عمل مستمر است و در مقطعی ممکن است متجاوز بی احتیاطی شود. در زیر چند راه ممکن برای شناسایی یک متجاوز را بخوانید!

متجاوز متناقض است

قربانی خشونت روانی معمولاً از قبل متجاوز را می شناسد، حتیاز اعتراف واقعیت امتناع می ورزد بنابراین، شناسایی مثبت مجرم می تواند زمانی مفید باشد که بستگان، دوستان یا حتی مقامات به اطلاعات حمایتی نیاز داشته باشند.

از آنجایی که این یک جنایت دائمی است، متجاوز به سختی می تواند دروغ را جلوی چشم خود نگه دارد. سوالات درست است و به تناقضات ختم خواهد شد. این تناقضات مکرر برای تأیید سوء ظن کافی است و شروع به تصمیم گیری در مورد اینکه چه باید کرد.

متجاوز حقایق را نمی پذیرد

انکار واقعیات یک نگرش استاندارد جنایتکاران است. ، این تا زمانی ادامه می یابد که آنها با شواهد محکمی روبرو شوند. بنابراین، هنگامی که با قربانی در تماس است، هرگز تصور نمی کند که واقعاً چه کاری انجام می دهد. محتمل ترین چیز این است که او سعی می کند حقایق را تحریف کند و قربانی همان کسی است که احساس گناه می کند.

اما، کسی که خارج از مشکل است به سختی فریب انکارها را می خورد، در حالی که حقایق آسان وجود دارد. برای اثبات بنابراین، هنگامی که متجاوز را به درستی تحت فشار قرار می دهیم، می توان برخی ناسازگاری ها را در سخنان او بررسی کرد.

متجاوز از آنچه قربانی می پسندد علیه خود استفاده می کند

یکی از اهداف اعمال خشونت روانی اعمال کنترل مطلق بر زندگی قربانی است و برای این منظور، متجاوز از همه ابزارهای موجود استفاده می کند، صرف نظر از اینکه چقدر فاسد باشند. سادیسم در شخصیت مجرم در این گونه موارد وجود دارد.

در اینبه یک معنا، ترس از دست دادن چیزی یا شخصی که برای قربانی مهم است نیز بخشی از زرادخانه جنایتکار است. از این رو، قربانی گاهی تهدید به از دست دادن هر چیزی را که بیشتر دوست دارد را متحمل می شود و این باعث شوک بزرگی در وضعیت عاطفی او می شود و او را شکننده تر و شکننده تر می کند.

تجاوزگر قربانی را در مقابل افراد دیگر قرار می دهد

وقتی صحبت از خشونت روانی به میان می آید، انزوای قربانی به طور طبیعی در این فرآیند اتفاق می افتد. در واقع، اگر او تماس خارجی زیادی داشته باشد، ممکن است در نهایت به کسی تخلیه شود. علاوه بر این، افرادی که او را می شناسند ممکن است متوجه تغییرات رفتاری مشکوک شوند.

برای کاهش این خطر، متجاوز از تاکتیکی استفاده می کند که قربانی را در مقابل افراد دیگر، از جمله خانواده اش قرار می دهد. بنابراین، قربانی از طریق دروغ های افتراآمیز، دستکاری اطلاعات و ابزارهای دیگر، اعتماد خود را به افراد، طبق میل متجاوز از دست می دهد.

فرد متجاوز سخنان و اعمال مثبتی دارد که قربانی را سردرگم می کند <7

یکی از پیامدهای اعمال خشونت روانی، آشفتگی روانی است که توانایی واکنش قربانی را از بین می برد. به زودی، او کاملاً احساس سرگردانی می کند و هر چه این حالت عاطفی بدتر باشد، برای نقشه های مجرم بهتر است.

برای اینکه او را در آن شرایط نگه دارد، متجاوز می تواند در همان زمان که با او بدرفتاری می کند، صحبت کند. کلمات محبت آمیز، تعارف، که فقط بهترین های او را می خواهد وبرای آنجا که شما بروید. این تناقضی است که سردرگمی را که قبلاً توسط شکنجه گر در ذهن قربانی ایجاد شده است، افزایش می دهد.

نشانه های رایج ارائه شده توسط قربانیان خشونت روانی

یکی از مشکلات بزرگ در مجازات مرتکب خشونت روانی، جمع آوری مدارک و شواهد است، زیرا این عمل هیچ اثر فیزیکی بر جای نمی گذارد. با این حال، با ادامه عمل، علائم روانی شروع به ظاهر شدن می کنند. به خواندن ادامه دهید و با انواع علائمی که می توان برای شناسایی قربانی این اعمال استفاده کرد آشنا شوید!

قربانی احساس سردرگمی می کند

فردی که از خشونت روانی رنج می برد، لزوماً علائمی را نشان می دهد که عبارتند از: از طریق حالت عاطفی آنها آشکار می شود. بسته به مقاومت قربانی، ممکن است زمان کم و بیش طول بکشد، اما نشانه ها مطمئناً ظاهر می شوند.

آشفتگی ذهنی یکی از این علائم است، زیرا فرد نمی تواند یا نمی خواهد آنچه را که در حال وقوع است باور کند. بنابراین، همانطور که او باور ندارد، او همچنین نمی داند چگونه واکنش نشان دهد و حتی نمی تواند توضیح معقولی برای این واقعیت دریافت کند. این عوامل نحوه بیان او را تغییر می دهد و یک ناظر دقیق می تواند این واقعیت را درک کند.

قربانی همیشه در حال عذرخواهی است

حالت عاطفی هر فرد عادی از طریق نگرش ها، کلمات و او آشکار می شود. ژست ها تداوم اعمال پرخاشگرانه روانی، وحشت را در ذهن قربانی ایجاد می کند که هر لحظه می ترسد مجازات شود.لحظه ای، حتی بدون هیچ دلیلی برای توجیه مجازات.

به دلیل این شرایط بحرانی، قربانی احساس می کند که باید از شکنجه گر خود عذرخواهی کند تا از شکنجه بیشتر جلوگیری کند. بنابراین، او برای هر عمل، حتی اقدامات بی اهمیتی که در ذهن آشفته او می تواند بر رنج او بیفزاید، عذرخواهی می کند. این عمل خودکار می شود و می تواند به راحتی توسط هرکسی درک شود.

قربانی نمی داند که چرا خوشحالتر نیست

آسیب ناشی از خشونت روانی به شدت قضیه بستگی دارد. بلکه در مورد توانایی قربانی برای مقاومت، که در برخی نمونه ها موفق به واکنش نشان داده و زندگی خود را از سر می گیرد. اما در مورد سایر موارد آسیب آنقدر زیاد است که دیگر لحظات شادی وجود ندارد، فقط درد و آشفتگی روحی وجود دارد.

حتی اگر کمبود مادی یا احساس خوب نسبت به متجاوز وجود نداشته باشد، قربانی ضرر می کند. حساسیت به لحظات شاد، که با گذشت زمان، نادرتر می شوند، تا زمانی که به طور کامل ناپدید می شوند.

قربانی احساس می کند که قبلاً فردی متفاوت بوده است

اشکال خشونت روانی می توانند در طول زمان نشاط، شادابی، شوخ طبعی و بسیاری دیگر از ویژگی های یک فرد سالم و شاد را استخراج می کند. توالی وقایع فرد را به کسی تبدیل می کند که همیشه غمگین است، سرش پایین است و قدرتی در چشمانش نیست.

اگرچه این تغییر می تواند باشد.در نظر گرفته شده رادیکال، روش آهسته و پیشرونده این اتفاق منجر به سردرگمی ذهنی قربانی می شود، که دیگر نمی تواند به حالت قبلی خود بازگردد. اگرچه گاهی اوقات، او موفق می شود شیوه عمل و زندگی خود را قبل از شروع خشونت به یاد بیاورد، اما این مدت طولانی نیست.

قربانی برای رفتار متجاوز توجیهاتی ایجاد می کند

فقط در در مواردی که واکنش سریع و دقیق وجود داشته باشد، فردی که تحت تأثیر خشونت روانی قرار گرفته است قادر به بهبودی کامل است. بنابراین پس از اسکان، یک سری دلایل باعث می شود قربانی واکنش را به تعویق بیندازد. دلایلی مانند وابستگی مالی، تهدید علیه خود یا فرزندان و غیره.

اما جدی ترین نکته زمانی است که قربانی خشونت روانی را به عنوان چیزی که سزاوار آن بوده درک می کند و شروع به دفاع از متجاوز می کند. بنابراین، او فکر می کند که تنها راه برای کاهش درد، ماندن در کنار او و تسلیم شدن به خواسته های اوست.

چرا باید خشونت روانی جرم انگاری شود؟

خشونت روانی زمانی که در مرحله پیشرفته باشد و به دلیل ماهیت پیشرویش می تواند آسیب بسیار بیشتری نسبت به خشونت فیزیکی ایجاد کند. با این حال، یکی دیگر از تفاوت‌های این دو این است که خشونت فیزیکی می‌تواند نتیجه فشار لحظه‌ای باشد، در حالی که دیگری برای تحقق نیاز به زمان و تفکر دارد.به هیچ وجه خشونت فیزیکی به عنوان یک جرم تلقی نمی شود. با این حال، این قبلاً تصحیح شده است، اگرچه مجازات های خفیفی برای چنین اعمال زشتی وجود دارد. آنچه در حال حاضر باید انجام شود آموزش افراد با احساس مسئولیت و عشق به دیگران است.

موارد خشونت، اعم از جسمی و روانی، تنها در نتیجه سیستمی افزایش می یابد که خودخواهی و فاصله بین آنها را ترویج می کند. مردم. آنچه دنیا کم دارد احساس برادری در بعد الهی است که همه مردم را برابر می کند.

هر عملی که علیه شخص انجام شود که شامل تهدید، توهین و تحقیر، علنی یا غیر آن باشد. علاوه بر این، انزوای اجتماعی، تحدید حقوق شهروندی و دستکاری نیز از مصادیق اعمال خشونت روانی است.

از این نظر قربانی خشونت روانی با مشکلات عظیمی روبه‌رو می‌شود و به طور کلی برای پنهان‌کاری یا استتار دست به هر کاری می‌زند. وضعیت شما شرم و ناتوانی بر ذهن او مسلط می شود و او را به فردی ناتوان از ترسیم واکنشی تبدیل می کند که می تواند روند را مختل کند. خود را به صورت فیزیکی نشان می دهند، مانند دلسردی، تغییرات وزن و خلق و خو، بی خوابی و سردرد. با این حال، پیامدها فقط به جنبه فیزیکی محدود نمی شوند، زیرا بسته به شدت، زندگی قربانی را به طور یکپارچه به خطر می اندازند.

در واقع، قربانی خشونت روانی در موارد جدی تر می تواند ، کاملاً به متجاوز وابسته می شوند ، که شروع به فرمان دادن به اعمالی می کند که قربانی ممکن است انجام دهد یا نکند. پیامدها ممکن است بسته به شدت عمل و شخصیت فرد و همچنین فرد متجاوز متفاوت باشد، اما همیشه بسیار جدی خواهد بود.

تاثیرات خشونت بر سلامت

تعامل بین جنبه فیزیکی و روانی در بدن انسان به خوبی شناخته شده است. سپس، یک عملشخصیت روان‌شناختی می‌تواند جنبه فیزیکی را به خطر بیاندازد، و در جهت مخالف هم اتفاق می‌افتد. از این نظر، تأثیرات خشونت روانی نه تنها از نظر عاطفی، بلکه از نظر جسمی نیز وجود دارد.

علاوه بر این، این واقعیت را می توان به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی تحلیل کرد، زیرا هزینه های زیادی برای دولت به همراه دارد. به هر حال مشکلی جدی است که باید با تدابیر شدید مبارزه کرد که در صورت افشای و گزارش همه موارد بیشتر می شود.

تأثیرات خشونت در بازار کار

گرچه پرخاشگری فیزیکی که آثار یا شکستگی‌های قابل مشاهده به جا می‌گذارد اتفاق نمی‌افتد، خشونت روانی نیز باعث خسارات مالی جدی هم برای قربانی و هم برای شرکت‌ها و دولت می‌شود. در واقع این اتفاقی است که به کل جامعه آسیب می رساند.

بازار کار عواقب آن را از طریق گواهی های پزشکی توجیه کننده غیبت، بهره وری پایین، بحران های روحی در ساعات کاری و غیره احساس می کند. در عین حال، بسیاری از قربانیان به سادگی شغل خود را ترک می کنند، یا به دلیل ناتوانی در انجام کار یا به دلیل تحمیل آن توسط متجاوز.

انواع مختلف خشونت روانی

روش ها که در آن خشونت روانی آشکار شده می تواند بسیار متفاوت باشد، اما می توان رایج ترین آنها را شناسایی کرد. آنها عبارتند از: تهدید، توهین، ارعاب، تحقیر، زندانحریم خصوصی، دستکاری و محدودیت حقوق، به نام چند. برای مشاهده جزئیات این و انواع دیگر، متن را دنبال کنید.

تهدیدات

حتی اگر تهدید جرمی باشد که در قانون جزا پیش بینی شده است، توصیف آن بسیار دشوار است و همچنین انجام آن را دشوار می کند. تحقیقات باز و حتی بیشتر از آن محکومیت. مشکلات تنها زمانی افزایش می‌یابند که در یک محیط آشنا یا کاربردی رخ دهند.

تهدید بین افراد هر عمل، حرکت یا کلمه‌ای است که ترس را بر شخص دیگری تحمیل کند و معمولاً از دستور یا درخواست چیزی پشتیبانی می‌کند که انجام نمی‌دهد. طبیعی انجام شود وقتی صحبت از خشونت روانی به میان می‌آید، تهدید در حال حاضر مرحله پیشرفته‌ای است.

توهین

عمل توهین به شخصی شامل بیان کلمات یا حرکاتی است که به اخلاق و حیثیت او توهین‌آمیز است. این یک عمل رذیله و ناجوانمردانه است، زیرا در بیشتر موارد، شخص مورد توهین شرایط دفاع از خود را ندارد. بنابراین، این عمل نشان دهنده شخصیت متکبر و سرکوبگر متجاوز است.

توهین به عنوان هشداری برای وقوع خشونت روانی است که در حال حاضر در حال انجام است، اما اگر به موقع متوقف نشود، بر شدت آن افزوده می شود. می توان گفت که توهین یکی از اولین موقعیت های قابل مشاهده در روند خشونت است. با این حال، این نباید بدون مجازات بماند.

تحقیر

تحقیر یک نگرش تحقیرآمیز و همچنین تحقیر ارزش شخصی است.کسی. این عمل می‌تواند در محیط‌های خصوصی شروع شود، اما در مدت کوتاهی در مکان‌های عمومی نیز شروع می‌شود. اغلب، تحقیر به شکل یک شوخی رخ می دهد، اما معنای آن همیشه بسیار واضح است.

خشونت روانی زمانی مشخص می شود که تحقیر به یک واقعیت عادی تبدیل شود و بدون دلیل ظاهری تبدیل به یک عادت برای بخشی از متجاوز شود. قربانی که معمولاً بی دفاع است، در هر شرایطی و در هر موقعیتی تسلیم متجاوز است.

دستکاری ها

دستکاری شخصی به معنای عمل کردن به صورت ظریف و استتار شده به معنای تأثیرگذاری است. اینکه کسی برای انجام کاری، بدون هیچ سوالی اطاعت کند و حتی رفتار خود را به طور اساسی تغییر دهد. چندین تکنیک دستکاری وجود دارد که می تواند به تنهایی یا با هم مورد استفاده قرار گیرد.

بنابراین، دستکاری یک روش غیرصادقانه و استثمارگرانه قابل تشخیص است و بنابراین به عنوان نوعی خشونت روانی طبقه بندی می شود. متجاوز می تواند قربانی را از طریق اطلاعات نادرست، ارعاب نامحسوس و نسبت دادن سرزنش ناموجود، از جمله روش های زشت دیگر، دستکاری کند.

انزوای اجتماعی

انزوای اجتماعی نوعی خشونت روانی جدی است و دارای یک ویژگی جالب در واقع، جداسازی به دلیل نیاز به کاهش خطر نشت یا شکایت اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر، انزوای اجتماعی به ندرت اتفاق می افتدتنها در یک مورد معمول خشونت روانی.

بنابراین انزوای اجتماعی نیز بسته به شرایط می تواند حبس کاذب در نظر گرفته شود. هدف منزوی کردن قربانی است که به طور فزاینده ای شکننده و وابسته به متجاوز می شود. با انزوا، متجاوز کار کنترل و تسلط بر قربانی را تسهیل می کند.

محدودیت حقوق

ابزار ارتکاب و تداوم خشونت روانی بسیار است و بر حسب تخیل و درجه متفاوت است. از انحراف متجاوز بنابراین محدودیت حقوقی مانند آمدن و رفتن یا حق آزادی امری رایج است. ضمناً، اینها نیز به عنوان راهی برای محدود کردن منابع واکنش قربانی پس گرفته می‌شوند.

وقتی صحبت از محدودیت حقوق می‌شود، مشکل مانند گلوله برفی در سقوط آزاد است که در آن محدودیت حقوق مبانی حرکت به هر کجا که بخواهید به معنای از دست دادن چندین نفر دیگر است. بنابراین، ممکن است قربانی از استفاده از تلفن و ملاقات در خانه منع شود، به عنوان مثال.

تحریف حقایق و تمسخر

نگران کننده ترین حقایق در موارد خشونت روانی مواردی هستند که مربوط به تحریف وقایع و همچنین قرار گرفتن قربانی در معرض تمسخر و گروتسک است. از آنجایی که قربانی در حال حاضر شکننده است، این عمل می تواند در پیچیده ترین موارد منجر به جنون روانی شود.جنایتکار و همچنین شخصیتی ظالم و روشمند در انجام شرارت. چنین اقدامی، زمانی که به خوبی برنامه ریزی شده باشد، قربانی را به ارتکاب اعمال ناامیدی محض سوق می دهد.

عزم قانونی، نحوه گزارش و نحوه کمک به قربانیان خشونت روانی

خشونت روانی در حال حاضر این یک جرم است که در قانون ماریا داپنها مشخص شده است، اما قانون جزا جرایمی مانند تهدید، افترا و تهمت و حبس کاذب را نیز پیش بینی می کند، که همه آنها می توانند در مواردی مانند این ایجاد شوند. نحوه محکوم کردن و همکاری در حمایت از قربانیان را بدانید!

وقتی قربانی خشونت روانی هستید چه باید کرد

جرم خشونت روانی می تواند به گونه ای ظریف و پنهان انجام شود که بسیاری از افراد در مواقعی قربانی زمان می برد تا بفهمد. علاوه بر این، متجاوز معمولاً قربانی خود را برای کنترل بیشتر زیر نظر دارد. ایده آل این است که فوراً دور شوید و به دنبال مکانی امن در میان اقوام یا دوستان باشید.

یک اشتباه بسیار رایج اعتماد به وعده های تغییر است که فقط در چند روز اول اتفاق می افتد. بنابراین، در موارد جدی تر، فرار با نکوهش فوری بهترین راه است و در صورت امکان سعی کنید مدارکی دال بر جرم جمع آوری کنید. یک شبکه حمایتی تخصصی وجود دارد که باید جستجو شود.

آنچه قانون در مورد خشونت روانی تعیین می کند

خشونت روانی در هر جنسیتی رخ می دهد، اما زنان قربانی اصلی هستند. این جرم در قانون جزا، در قانون ماریا داپنها، وحبس تا دو سال و جزای نقدی در نظر گرفته شده است. با این حال، اثبات جرم دشواری است و قوانین برزیل در این زمینه بسیار ناکارآمد است.

اگر متجاوز یک شریک زناشویی باشد، ممکن است نیاز به اقدامات حفاظتی باشد که باعث فاصله بین قربانی و متجاوز شود. قانون حمایت و سرپناهی را برای قربانیان تعیین می کند که باید پس از شکایت از مقامات درخواست شود.

زمان گزارش خشونت روانی

گاهی اوقات علائم خشونت روانی توسط اشخاص ثالث مشاهده می شود. حتی قبل از اینکه قربانی متوجه شود، اما، حتی اگر بتواند آن را گزارش کند، به ندرت کسی این نگرش را اتخاذ می کند. بنابراین به طور کلی شکایت زمانی توسط قربانی انجام می شود که شرایط آن را داشته باشد.

زمان گزارش هر چه زودتر باشد بهتر است. به محض اینکه متوجه شدید که در معرض تهدید، تحقیر یا برخی از حقوق شما سرکوب شده است. بنابراین، منتظر نباشید تا همه چیز به حالت عادی برگردد، زیرا اینطور نخواهد شد. در واقع، آنچه مسلم است این است که آنها بسیار بدتر خواهند شد. بنابراین، مهم است که به سرعت عمل کنید.

نحوه اثبات خشونت روانی

اگرچه یک ضرب المثل رایج می گوید که جرم کاملی وجود ندارد، موارد خشونت روانی اغلب بدون مجازات می مانند. این اتفاق هم به دلیل فقدان شکایت و هم به دلیل فقدان شواهد رخ می دهد. علائم روانی که متجاوز در قربانی ایجاد می کند به سختی قابل تشخیص استاثبات.

بنابراین، ایده آل این است که قربانی هنگام تصمیم به تقبیح، قبل از طرح شکایت، مدارک جرم را جمع آوری کند. برای این منظور می توان از شواهد بسیاری استفاده کرد، مانند: گواهی پزشکی، شهادت شاهدان احتمالی، ضبط صدا یا چاپ اطلاعات دیجیتال و موارد دیگر که بر حسب موقعیت ایجاد می شود.

نحوه گزارش خشونت روانی

ابزار نکوهش چندین است، از جمله انکار ناشناس، زیرا در این حالت ممکن است قربانی نتواند واکنشی نشان دهد. از شکایت، تحقیقات شروع می شود و معمولاً متجاوز دستگیر می شود. اگر چه می توان شکایت را به پلیس نظامی ارائه کرد، اما ایده آل این است که به یک پاسگاه پلیس تخصصی یا دفتر وکیل عمومی مراجعه کنید.

اما، شکایت در شرایط بد یا با ارائه برخی شواهد به همین دلیل، تا زمانی که قربانی در معرض خطر مرگبار نباشد، گاهی اوقات می توان منتظر جمع آوری این شواهد بود.

چگونه به کسانی که از خشونت روانی رنج می برند کمک کنیم

کمک به فرد در یک موقعیت خشونت روانی یک ماموریت ظریف است، زیرا قربانی معمولاً از متجاوز دفاع می کند. اولین قدم این است که با نشان دادن حمایت و وادار کردن او به واقعیت خود به او نزدیک شوید. بدون قضاوت، زیرا او باید خودش بفهمد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

لازم است بر احساس شرم و شرم غلبه کرد.

من به عنوان یک متخصص در زمینه رویاها، معنویت و باطن گرایی، به دیگران کمک می کنم تا معنای رویاهای خود را پیدا کنند. رویاها ابزار قدرتمندی برای درک ضمیر ناخودآگاه ما هستند و می توانند بینش های ارزشمندی را در زندگی روزمره ما ارائه دهند. سفر شخصی من به دنیای رویاها و معنویت بیش از 20 سال پیش آغاز شد و از آن زمان تاکنون به طور گسترده در این زمینه ها مطالعه کرده ام. من مشتاق به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران و کمک به آنها برای ارتباط با خود معنوی خود هستم.