کمبود عاطفی چیست؟ علائم، درمان، عواقب و موارد دیگر!

  • این را به اشتراک بگذارید
Jennifer Sherman

فهرست مطالب

ملاحظات کلی در مورد محرومیت عاطفی

همه ما محبت و عاطفه را دوست داریم، با این حال، وقتی در مورد محرومیت عاطفی صحبت می کنیم، مهم است که با شکستن برخی از کلیشه ها و عاشقانه ها کار کنیم، زیرا یک فرد نیازمند عاطفی است. که از نظر عاطفی به یک یا چند نفر وابسته است و نباید او را با کسی که به محبت زیادی نیاز دارد اشتباه گرفت.

این شخص ممکن است برای مثال به تایید شریک زندگی خود از عزت نفس و انتخاب های حرفه ای خود بستگی داشته باشد. و حتی در مورد اینکه چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کنید. و برای شخص دیگر، وزن برای تحمل آن، فرد و تمام بار عاطفی او بسیار سنگین است و برای هر دوی آنها ناسالم است.

فقدان محبت، چگونگی بروز و ظهور آن

در ابتدا، این کمبود محبت را می توان حتی به عنوان زیبا، شیرین و حتی جذاب درک کرد. با این حال، با گذشت زمان، تقاضاها شدیدتر می شود و افراد شروع به وابستگی بیشتری می کنند و حلقه بی پایانی از مشکلات را ایجاد می کنند. اکنون علل اصلی و اولین نشانه های محرومیت عاطفی را بررسی کنید!

محرومیت عاطفی چیست

محرومیت عاطفی از نظر روانشناسی به آن وابستگی عاطفی عاطفی گفته می شود و در زندگی کسانی که آن را تجربه می کنند، دارد، احساس نارسایی یا کمبود است که معمولاً در اثر رها شدن یا ضربه ایجاد می شود. این احساس شخص را از نظر عاطفی شکننده تر می کند و باعث می شوداولین قدم برای کسانی که از کمبود عاطفی رنج می برند!

شناخت مشکل

اولین قدم در برخورد با هر مشکلی، شناخت آن است. بد نیست کمک بخواهید، چه رسد به اینکه به دنیا بگویید حال شما خوب نیست. می تواند دیده شود. با نگاه کردن به عادت های کوچک شروع کنید. آخرین باری که از تنهایی با شرکت خود لذت بردید چه زمانی بود؟ رویاها و اهداف شما چیست؟ آیا آنها همان رابطه قبلی شما هستند؟ اینها سوالات مهمی برای تشخیص خود و در نتیجه کمک گرفتن هستند.

بدون احساس گناه با مشکل روبرو شوید

هیچ کودکی مسئول دوران کودکی خود نیست. و از آنجایی که ما در مورد مشکلی صحبت می کنیم که معمولاً افرادی را تحت تأثیر قرار می دهد که دوران کودکی غیر معمولی داشتند، همیشه به یاد داشته باشید که این تقصیر شما نیست. اولین قدم این است که بپذیرید که به کمک نیاز دارید و مرحله دوم خلاص شدن از شر احساس گناه است.

این شرم آور نیست، زیرا طبق یک نظرسنجی که در اوایل امسال توسط سازمان بهداشت جهانی انجام شد، 15.5 درصد از برزیلی ها در طول زندگی خود از افسردگی یا برخی اختلالات روانی رنج می برند یا خواهند داشت. امروز، ما در حال حاضر 18.6 مبتلا به اضطراب تشخیص داده شده است. شما تنها نیستید، مهم این است که از خود مراقبت کنید.

برای خود ارزش قائل باشید

کار کردن با عشق به خود در ابتدا ممکن است دشوار به نظر برسد، اما برای این فرآیند ضروری است.سریعتر تکامل یابد به خود و کارهایی که دوست دارید و می دانید چگونه انجام دهید، به ویژگی هایی که دارید توجه کنید و حتی از این زمان برای تشخیص عیوب خود نیز استفاده کنید، آنها را به گونه ای انسانی تر ببینید، نه اینکه خودتان را به خاطر آنها سرزنش کنید.

با شروع کنید. چیزهای اساسی تر، چیزهایی که قبلاً در مورد خود قدردانی می کنید. به عنوان مثال، شما موهایتان را دوست دارید، آن را طوری که دوست دارید بپوشید و در آینه با خودتان صحبت کنید. خودتان را تحسین کنید. اگر نیاز دارید، فهرستی از ویژگی های خود تهیه کنید. با گذشت زمان، شما یاد خواهید گرفت که با نقص ها کنار بیایید.

به دنبال کمک و حمایت عاطفی باشید

دوستان شما کمک حرفه ای نیستند. این چیزی است که همیشه باید در نظر داشت، اما، البته، صحبت با آنها برای پربارتر شدن روند ضروری است. فقط به یاد داشته باشید که صحبت کردن با دوستان به اندازه صحبت کردن با یک حرفه ای موثر نخواهد بود.

SUS پشتیبانی روانی ارائه می دهد که در ابتدا می تواند بسیار جالب باشد. و اگر خیلی فوری احساس می‌کنید، کلینیک‌هایی وجود دارند که با متنوع‌ترین قیمت‌ها و خطوط درمانی کار می‌کنند.

شرکت خودتان را گرامی بدارید

ممکن است اینطور به نظر نرسد، اما شما تنها شرکت شما در تمام طول روز است. شما از لحظه بیدار شدن تا زمانی که به خواب می روید با شما هستید. این در کنار شماست، حتی زمانی که خواب هستید، پس عادلانه است که قدر این زمانی را که با هم می گذرانید، خود و شما بدانید.

کم کم شروع کنید. آیا به سینما رفته اید؟تنها؟ شاید وقت آن رسیده است که آن را امتحان کنید. در راه، از لیست پخش مورد علاقه خود و مناظر لذت ببرید. یک پاپ کورن بزرگ و آبمیوه بخرید. خواهید دید که شرکت شما چقدر شگفت انگیز است.

و اگر زمانی مضطرب شدید، احساس بدی نداشته باشید. این یک فرآیند یادگیری است و کاملا طبیعی است. وقت خود را صرف کنید، اما این کار را انجام دهید.

فعالیت بدنی را تمرین کنید

تمرین فعالیت بدنی در طول این فرآیند می تواند به اثربخشی و سرعت آن کمک زیادی کند. زیرا ورزش بدنی باعث تولید یک سری هورمون‌های مفید برای حفظ بدن می‌شود، مانند سروتونین که به هورمون شادی معروف است.

علاوه بر این، با گردش خون بیشتر در بدن، این تمرینات باعث تقویت حس رفاه و وضوح فکر سعی کنید این کار را در صبح انجام دهید تا روز با آرامش بیشتری شروع شود. فقط در ابتدا زیاد هزینه نکنید.

تا زمانی که آمادگی ندارید وارد روابط نشوید

ایده اصلی درمان برای یادگیری مقابله با کمبود عاطفی این است که مسئولیت عاطفی و عاطفی و برای آن باید به دیگری نیز فکر کرد. وقتی به کسی صدمه می‌زنیم و می‌دانیم که این کار را انجام می‌دهیم چون خوب نیستیم، مسئولیت ماست.

شما در یک خانه درهم و برهم بازدیدکننده ندارید، درست است؟ عاقلانه نیست پس چرا عاقلانه است که وقتی زندگی شما به هم ریخته و در حال تغییر است، کسی را قبول کنید؟ احترام استاساسی. علاوه بر احساسات خود، به دیگری و به احساسات او احترام بگذارید. زمان به زمان بدهید.

روی جنبه مثبت زندگی تمرکز کنید

زندگی همیشه زیبا یا منصفانه نیست، اما ما نمی‌توانیم فقط با حسرت کمبودهایمان زندگی کنیم، بدون اینکه برای چیزهایی که داریم تشکر کنیم. زندگی دقیقاً در آن آستانه است. چیزهای کوچک در زندگی آنقدر ارزشمند هستند که بتوان آنها را نادیده گرفت.

هر موقعیتی را نسبی در نظر بگیرید و در ابتدا سعی کنید طوری به آن نگاه کنید که گویی شما نیستید. از بیرون نگاه کنید، شاید در مرحله بد هدفی داشته باشد، در درک این موضوع قدردانی و صبر خود را به کار بگیرید تا بفهمید که انسان فقط با موفقیت زندگی نمی کند.

عواقب بی مهری چیست

وابستگی عاطفی عاطفی عواقب جدی در زندگی افرادی دارد که با این نوع رفتار زندگی می کنند، زیرا ارتباط مستقیمی با نحوه ارتباط فرد، نحوه درک آنها از خود در جهان و نحوه دخالت آنها دارد. با آن.

به این ترتیب، بسیار مهم است که فرد همیشه برخی از زمینه های زندگی را مشاهده کند، زیرا می تواند بدون اینکه بداند از آن عبور کند. اکنون پیامدهای اصلی کمبود محبت و چگونگی بروز آن در طول زمان را بررسی کنید!

تعارضات بین فردی

یک علامت هشدار می تواند درگیری های بین فردی دائمی باشد. فردی که از کمبود عاطفی رنج می برد، فردی است که فضای شخصی و توجه زیادی را طلب می کند و فضای شخصی دیگران را مهار می کند.این امر مستقیماً بر روابط و نزدیکترین روابط آنها تأثیر می گذارد.

علاوه بر این، افرادی که رابطه سردتری با افرادی که از این وضعیت رنج می برند، مثلاً در محیط شرکت، ممکن است از این واقعیت شکایت داشته باشند که فرد در حال کنترل است. ، دستکاری می کند و حتی در صورت مخالفت یا چالش، رفتار هیستریکی را در نظر می گیرد. این درگیری‌ها می‌توانند برای تصویر بسیار طاقت‌فرسا و بد باشند.

مشکلات عاطفی

یکی از زمینه‌هایی که بیشتر تحت تأثیر کمبود محبت قرار می‌گیرد، بخش عاطفی است که اساساً همه این دگرگونی‌ها در آنجا رخ می‌دهند. . فردی که این مشکل را پشت سر می گذارد معمولاً در برخورد با احساسات خود مشکل زیادی دارد و همیشه در افراط زندگی می کند. اگر خوشحال باشید، خیلی سریع به سرخوشی می رسید. اما وقتی غمگین است، همیشه بسیار عمیق و شدید است.

به طور کلی این سختی ناشی از فاصله گرفتن یا فرار از احساسات است. با اجتناب از برخورد با آنها، پیروی از آنها آسان تر می شود. اما وقتی با «فیل در اتاق» سر و کار نداریم، شروع به بزرگ‌تر شدن می‌کند و در حوزه‌های مختلف زندگی دخالت می‌کند. ما از درون به بیرون کار می کنیم و بسیار مهم است که همیشه آن را در ذهن داشته باشیم.

تجربه روابط سوء استفاده کننده

شاید این موضوع بیشترین بحث در مورد محبت نیاز باشد. روابط توهین آمیز متأسفانه از ویژگی های کسانی است که این نوع رفتار را دارند، زیرادر بسیاری از مواقع، فرد حتی از بد رفتاری خود با طرف مقابل خود آگاه نیست.

روابط می تواند از بسیاری جهات سمی باشد، زیرا آنها دو شخصیت هستند که هر روز برای وجود داشتن در رابطه ای که می خواهد تلاش می کنند. تا آنها را یکی کنند. بنابراین این "مبارزه" برای فضا می تواند به آسیب زاترین راه ها، مانند خشونت روانی، کلامی و حتی فیزیکی خاتمه یابد.

رکود شغلی

یکی از بارزترین ویژگی ها در افراد وابسته عاطفی عاطفی این خلق و خوی متضاد است که به عنوان مثال در فضاهایی مانند سازمانی، می تواند اثر بسیار بدی از خود به جای بگذارد. این می تواند در نهایت مانع رشد آنها شود و باعث شود که آنها راکد شوند یا حتی برای یافتن یا ماندن در شغل با مشکل مواجه شوند.

علاوه بر این، زمینه حرفه ای معمولاً نیاز به کار گروهی دارد که می تواند برای نیازمندان عاطفی بسیار دشوار باشد. آنها دوست دارند اراده خود را به شیوه ای نه صمیمانه فرمان دهند و تحمیل کنند. آنها می توانند غلیظ و طوفانی باشند و رابطه را بسیار پیچیده یا حتی غیرممکن می کنند.

چرا یادگیری اعتماد برای غلبه بر کمبود محبت بسیار مهم است؟

ناامنی سوختی است که به محرومیت عاطفی دامن می زند. برای او است که فرد وابسته است، از نظر عاطفی سوء استفاده می کند و زندگی خود را رها می کند تا دوستش داشته باشند. وقتی یاد بگیریم به دیگران و مهمتر از همه به خودمان اعتماد کنیم، ماما درک می کنیم که آنچه در حال حاضر قابل توجه است و این به نوعی می تواند برای ما کافی باشد. همیشه جایی که عشق به ما پیشنهاد می شود جایی نیست که باید باشیم و مهم است که بدانیم هر فرصتی معتبر نیست. نیازمندان عاطفی با این موضوع مشکلات زیادی دارند، با درک این موضوع که قرار نیست از هر دری که باز است عبور کرد.

ترس از رها شدن و از دست دادن را احساس کنید.

و زمانی که در یک رابطه، چه عاشقانه و چه غیر عاشقانه، آن شخص تمام مسئولیت ماندن، دیگر رها نکردن آنها را به شریک زندگی خود می سپارد، و مجبور است با همه چیز کنار بیاید. ناامنی و نگرانی در مورد کافی نبودن فرد مقابل. علاوه بر این، باج گیری عاطفی در این نوع رابطه بسیار رایج است.

چگونه نقص عاطفی خود را نشان می دهد

نام کمبود عاطفی به همه کمبودها داده می شود، اما دو نوع وجود دارد، اصطلاحاً ایمن و آنهایی که از طریق اضطراب و ضربه ظاهر می شوند. مهم است که این واضح باشد، زیرا افرادی که تجربیات کاملاً سالمی دارند واقعاً می‌توانند لحظات نیازی را داشته باشند که طبیعی است.

طبیعی است که برای چیزهای احمقانه دوست داشته باشید یا فقط در مورد هیچ چیز در زمان نامناسب صحبت نکنید. برای دانستن تفاوت بین یکی و دیگری، باید تاریخچه فرد را به عنوان یک کل تجزیه و تحلیل کرد و مهمتر از همه، علاوه بر آگاهی از اهمیت این عناصر در زندگی او، چگونگی اندازه گیری شدت این کمبود را دانست.

مشکل ایجاد می شود

این کمبود یا وابستگی معمولاً در سالهای اول زندگی یا حداکثر در اوایل کودکی خود را نشان می دهد. معمولاً کودکی که این نوع خصیصه را در خود ایجاد می کند، احساس رها شدن یا انزوا می کند که باعث می شود احساس کند قادر به حل برخی چیزها نیست.همانطور که رشد می کند.

بزرگسال، در زندگی کودک در حال رشد، باید یک تسهیل کننده و همچنین حامی باشد. به عنوان مثال، این مربی بند کفش های او را تا زمانی که هماهنگی حرکتی کافی داشته باشد تا به او یاد دهد که چگونه این کار را انجام دهد، می بندد. این فقط یک مثال است، اما آنها مسئول تمام آموزش های آن شخص تا سن پنج سالگی هستند.

اما، وقتی آن کودک دستورالعملی در مورد نحوه بستن بند کفش یا اینکه چه کسی آنها را ببندد دریافت نمی کند. با آنها بدون گره زندگی می کند تا زمانی که کسی آنها را برای او گره بزند، در نوجوانی یا بزرگسالی. و برای او در آن لحظه، آن شخص نشانه محافظت و مراقبت خواهد بود. این دقیقاً همان منطقی است که یک فرد مبتلا به وابستگی عاطفی عاطفی روزانه با آن روبرو می شود.

کمبود عاطفی به طور ایمن ظاهر می شود

وقتی در مورد سطحی صحبت می کنیم که از کمبود سالم تلقی می شود، معمولاً در مورد آن صحبت می کنیم. فردی که زندگی سالم و ساختار اجتماعی داشت. این نیاز کسی است که در کودکی محبت و انگیزه زیادی دریافت کرده است و چون کسی است که این زندگی را می شناسد و تجربه کرده است، این نیاز را در شرکای خود جستجو می کند.

این نوع نیاز بسیار است. مهم است، زیرا این اطمینان را به ارمغان می‌آورد که فردی که محبت را می‌شناسد، نمی‌خواهد و نمی‌تواند بدون آن زندگی کند، اما البته بدون اغراق. آنها معمولاً افرادی مهربان و دوست داشتنی هستند، اما می توانند خود را تصاحب کنندتصمیمات به تنهایی و همچنین نیازی به شرکت همیشه نیست. این یک مبادله منصفانه و بدون هزینه است.

البته، این یک قانون نیست، زیرا افرادی از محیط های سالم هستند که از نظر عاطفی دیگران را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، اما این موضوع در حال حاضر بیشتر بر روابط قدرت متمرکز شده است. روابط توهین آمیز است.

فقدان محبت که با اضطراب آشکار می شود

فقدان محبتی که در اضطراب آشکار می شود کمی پیچیده تر از آنچه در امنیت نمایان می شود، است، زیرا شامل علل و شرایط بی نهایت است. معمولاً فرد وابستگی عاطفی بیش از حدی به برخی از نزدیکترین روابط خود دارد و برای متنوع ترین کارکردها به آن فرد وابسته است.

معمولاً در کودکی دچار برخی از ترک ها یا آسیب هایی شده است که باعث می شود احساس کنند همه اطراف شما فقط در حال عبور است او با این رها شدن، احساس بی کفایتی ایجاد می کند، زیرا برای او، رها شدن گذشته تقصیر او بوده است. به این ترتیب او سعی می کند کسانی را که در زندگی خود هستند بسیار نزدیک نگه دارد، وسواس دارد و حتی رفتارهای توهین آمیز را فرض می کند.

علائم کمبود محبت چیست

چند نشانه وجود دارد. که در فردی که این نیاز عاطفی مفرط را دارد متوجه می شوید و لازم است هر یک از آنها را درک کنید زیرا می توانند در مراحل مختلف زندگی و همچنین در انواع روابط خود را نشان دهند.

این می تواند وجود داشته باشد. مثلاً در رابطه با مادرتان یامثلا پدر رایج ترین علائم، نحوه شناسایی و نحوه برخورد با آنها را بررسی کنید!

نیاز به توجه

از آنجایی که این فرد معمولاً در شرایط رها شدن قرار می گیرد، معمولاً دوست دارد توجه را جلب کند. . بنابراین، معمول است که او همیشه می خواهد در جاهایی که می رود بلندتر صحبت کند یا هنگام صحبت در مورد موقعیتی که برایش اتفاق افتاده است زیاد اغراق می کند و تأکید می کند که چقدر رنج می برند و به کمک نیاز دارند.

یک ویژگی دیگر شبیه سازی برخی از موقعیت ها می تواند بسیار رایج باشد، مانند تظاهر به بیمار بودن برای دریافت ملاقات یا اینکه او غمگین است فقط به این دلیل که دوستانش زمان بیشتری برای گذراندن با او و انجام کار خود داشته باشند. او ممکن است تا زمانی که شما پاسخ دهید به شما زنگ می‌زند یا پیامک می‌فرستد، و در درک فضای یکدیگر برایتان مشکل است.

احساس حقارت

مثل زمانی که آنها را رها یا نادیده گرفتند و احساس کردند که تقصیر آنهاست. ، فردی که از وابستگی عاطفی عاطفی رنج می برد، فردی است که اغلب با احساس حقارت سروکار دارد. در ذهن آنها بودن با آنها یک بار است و اینکه هیچ کس واقعاً دوست ندارد آنجا باشد.

این افراد باور کردن توانایی های خود بسیار دشوار است و همیشه خود را در گوشه ای رها می کنند و خود را تحقیر می کنند. برای آنها معمول است که دائماً جوک های تحقیرآمیز خود را انجام دهند و همیشه به دنبال تأیید باشند.زیرا آنها ناامن هستند و احساس می کنند نمی توانند از خود مراقبت کنند.

تسليم افراطي در برابر مردم

شايد يكي از بارزترين صفات عاطفه نيازمند تسليم و نياز شديد به خشنود بودن باشد. آنها می خواهند دیگران آنها را دوست داشته باشند، و مهم نیست که این باعث شود آنها از ذات خود فاصله بگیرند. ترس از رها شدن آنقدر زیاد است که او فقط می خواهد با طرف مقابل باشد، صرف نظر از هزینه.

این وضعیت می تواند مشکل سازترین باشد، زیرا اگر یک فرد نیازمند عاطفی با فردی با ویژگی های توهین آمیز ارتباط برقرار کند. ، آن شخص می تواند از این شکنندگی و آسیب پذیری استفاده کند. ساختار رابطه ای که فردی با وابستگی عاطفی عاطفی به دنبال آن است در حال حاضر ناسالم است، اما اگر طرف مقابل با نیت بد رفتار کند، می تواند بسیار بدتر باشد.

ترس دائمی از تنهایی

ترس از رها شدن و تنهایی چیزهای نهفته در زندگی وابسته عاطفی عاطفی هستند. این به این دلیل است که بر خلاف برخی از مردم که تنهایی را به عنوان تنهایی، که شکل پربار زمان در انزوا است، درک می‌کنند، نیازمندان عاطفی آن را چیزی ناامیدکننده و پوچ می‌دانند که نیاز به همراهی دائمی دارند.

برای آنها. ، موقعیت های ساده ای که به تنهایی انجام می دهید می تواند چالش برانگیز باشد، مانند یک سفر ساده به مرکز خرید یا رفتن به وقت دکتر. و چون آنها این واقعیت را درک نمی کنند که کسی از انجام کارها لذت می بردبه‌تنهایی، معمولاً سعی می‌کنند از انجام کارهایی که شریک‌شان هم بدون آنها انجام می‌دهند، جلوگیری کنند، که برای آینده هر رابطه‌ای بسیار مضر است.

ترس دائمی از نارضایتی

از دست دادن افرادی که هستند. با نزدیکی، بدترین سناریو برای نیازمندان عاطفی است، بنابراین آنها هر کاری ممکن و غیرممکن را انجام می دهند تا کسانی را که به نظر می رسد دوستشان دارند ناراضی نکنند. اما این کار به صورت سالم و روان انجام نمی شود، برعکس سعی می کنند در همه فضاها جا بیفتند تا شرکتشان سودآور باشد.

مثلاً معمول است که ورزش هایی را شروع کنند که دیگری فقط برای با هم بودن می نوازد، شروع به خوردن یک نوع غذا فقط برای راضی کردن دیگری یا حتی گوش دادن به یک ژانر موسیقی جدید یا مصرف یک نوع فرهنگ کنید. با این حال، با گذشت زمان، این حالت تهاجمی می‌شود و باعث می‌شود که دیگری بخواهد از آنجا دور شود.

حسادت بیش از حد در روابط

یک فرد با کمبود محبت می‌تواند به شدت حسود و وسواسی باشد، حداقل یک واقعیت ساده. از اینکه همیشه بخواهیم با هم باشیم و ترس زیادی از از دست دادن آن شخص داشته باشیم. معمولاً فردی است که شریک زندگی خود را از دوستان و خانواده منزوی می کند و از دوستی ها و حتی با ساده ترین تماس های تلفنی احساس ناراحتی می کند.

او می خواهد کنترل را در دست داشته باشد و ترس از جایگزینی او را در شبکه های اجتماعی تهاجمی و جستجو می کند. ، مخاطبین را ممنوع کنید و هنگامی که به دیگری اجازه خروج می دهید، به تماس و ارسال ادامه دهیدپیامی برای دانستن اینکه دیگری کجاست، با چه کسی هستند و چه می‌کنند. از این نظر، آنها می توانند رفتار خشونت آمیز و وسواس گونه ای داشته باشند.

شرطی کردن شادی برای شخص دیگری

برای افرادی که از محرومیت عاطفی مفرط رنج می برند، شادی همیشه در کنار فرد مقابل است. دلیلش این است که در عمق وجود ما فکر می کنیم خوشبختی داشتن چیزی است که نداریم. و از آنجایی که این افراد از حضور مهمی در رشد و اجتماعی شدن خود محروم بودند، خوشبختی را داشتن دیگری می پندارند.

معمولاً از دیگری انتظار دارند که غم و اندوه و ناامنی آنها را برطرف کند و به اشتباه می فهمند. این رابطه دریچه ای به سوی خوشبختی است که هرگز تجربه نکرده اند. این یک وضعیت بسیار پیچیده است، زیرا طرف مقابل مجبور است به اجبار با انتظارات خود و دیگری کنار بیاید.

زندگی بر اساس رویاهای دیگران

این بسیار است. مشکل جدی که بر وابستگان عاطفی عاطفی تأثیر می گذارد، زیرا زمانی که رابطه پایان می یابد، آنها گیج و بی هدف می شوند، زیرا آنها یک زندگی کامل را بر اساس رویاها و اهداف دیگری دنبال می کنند. آنها می خواهند راضی و تعلق داشته باشند و به همین دلیل شخصیت خود را کنار می گذارند، زندگی هایی را که متعلق به آنها نیست.

آنها تمایل دارند تمام مسیر زندگی خود را دوباره انجام دهند تا به کسانی که دوستشان دارند نزدیک شوند، اما این کمبود شخصیت، فرد مقابل را خسته می کندفاصله بیشتر و بیشتری می خواهد. حتی درک این نوع رابطه بسیار پیچیده است، زیرا از بیرون به نظر می رسد که یکی به میل خود رابطه را رهبری می کند در حالی که در واقع دیگری سعی می کند در همه زمینه های زندگی خود باشد.

نداشتن برنامه برای زندگی خود

وقتی شخصی در مرکز زندگی خود نمی چرخد ​​و شخص دیگری را به عنوان بزرگترین ستاره انتخاب می کند، تمایل به این است که آن شخص برنامه و اهداف خود را نداشته باشد. خود، از آنجایی که همیشه به جهت بستگی دارد. این چیزی است که در مورد وابستگان عاطفی عاطفی اتفاق می افتد. آنها با زندگی خود به گونه ای ثانویه رفتار می کنند که نمی توانند اهداف خود را تعیین کنند.

آنها به طور کلی به برنامه های کسانی که دوستشان دارند می پیوندند و تمام انرژی خود را صرف تحقق آنها برای هر دو می کنند. آنها . با این حال، وقتی فرد دیگر آن را نمی‌خواهد، فرد نیازمند عاطفی بدون دلیل می‌ماند، زیرا به کاری که به تنهایی می‌تواند انجام دهد یا واقعاً متعلق به او بوده، فکر نکرده است. به طور کلی، فرد وابسته عاطفی نوعی انگلی شدن مداوم زندگی می کند.

نحوه درمان کمبود عاطفی

راه های مختلفی برای درمان وابستگی عاطفی عاطفی وجود دارد، عمدتاً از طریق درمان و پیگیری روانی و روانپزشکی. همه آنها بر اساس گفتگو، بر اساس درک، باعث می شود که فرد کمی بیشتر به او و توانایی هایش اعتماد کند. اکنون بررسی کنید که درمان چگونه است و چه مواردی وجود دارد

من به عنوان یک متخصص در زمینه رویاها، معنویت و باطن گرایی، به دیگران کمک می کنم تا معنای رویاهای خود را پیدا کنند. رویاها ابزار قدرتمندی برای درک ضمیر ناخودآگاه ما هستند و می توانند بینش های ارزشمندی را در زندگی روزمره ما ارائه دهند. سفر شخصی من به دنیای رویاها و معنویت بیش از 20 سال پیش آغاز شد و از آن زمان تاکنون به طور گسترده در این زمینه ها مطالعه کرده ام. من مشتاق به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران و کمک به آنها برای ارتباط با خود معنوی خود هستم.