سائو براس: تاریخ، تصویر، معجزات، دعا، برکت و موارد دیگر!

  • این را به اشتراک بگذارید
Jennifer Sherman

سائو براس کیست؟

São Brás بومی ارمنستان است و در اواسط قرن سوم به دنیا آمد. در زندگی، او یک پزشک بزرگ بود، اما در یک لحظه از یک بحران شخصی عبور کرد، زیرا به همان اندازه که او یک حرفه ای عالی بود، هیچ چیز نمی توانست فضای خداوند را در زندگی او پر کند.

بنابراین، او نیاز به جستجوی خدا را احساس کرد و شروع به بشارت کرد. بنابراین، زندگی او با تغییرات خاصی روبه‌رو شد و مطمئناً این تغییرات برای بهتر شدن بود. بسیاری از مردم از طریق تعالیم او تبشیر شدند. و بنابراین، او حتی به خواست مردمی که او را تحسین کردند، اسقف شد. جانشین رسولان، براس همیشه مردی بسیار شجاع بود. اگر به تاریخ علاقه دارید.

تاریخچه سائو براس

برای درک واقعی تاریخ یک قدیس، ضروری است که از مبدأ آن بدانید و تمام مراحل را طی کنید. از زندگی او.

با دسترسی به همه این اطلاعات، می توانید تاریخ ساخت قدیس را درک کنید و دلیل تقدیس او را بدانید. همه این جزئیات را در زیر دنبال کنید.

متولد در سباست، ارمنستان

سائو براس که امروزه عمدتاً به عنوان محافظ گلو شناخته می شود، در شهری به نام سباست، ارمنستان، نزدیک به سال به دنیا آمد. 300. از خانواده ای اصیل،با این حال کشاورز با فهمیدن این موضوع بسیار عصبانی شد و به دنبال آن رفت. با رسیدن به آنجا، با اینکه همسرش مخالف تصمیم او بود، مالک زمین با دخالت پلیس در نهایت موفق شد چوب هایش را بازیابی کند.

در میانه راه، هنگام عبور از کنار یک کلیسای سائو براس، اسب او فلج شده بود و اصلا راه نمی رفت. بنابراین، کشاورز باید مقداری از چوب را از بالای واگن جدا کند تا بتواند به سفر خود ادامه دهد. بنابراین، او تصور کرد که همه آن مقدار برای او بسیار زیاد است.

بعد از این قسمت، کشاورز با متقاعد شدن برخی از جوانان منطقه، تمام چوب را اهدا کرد تا به احترام مقدس بسوزانند. پس از آن، به طرز معجزه آسایی، اسب دوباره راه افتاد. از آن زمان به بعد، کشاورز شروع به اهدای هیزم برای جشن سائو براس کرد.

فروشنده توبه کننده

یک فروشنده بادام زمینی غرفه خود را در کنار کلیسایی در سانتا سوفیا، جایی که معمولاً مراسم راهپیمایی سائو براس در آنجا برگزار می شود، داشت. بنابراین، در یک روز زیبا، همان فروشنده از دیدن تعداد افرادی که برای راهپیمایی می‌آمدند شگفت‌زده شد.

وقتی دید که تصویر سائو براس کوچک است، زیرا فقط یک مجسمه نیم تنه بود، فروشنده با تحقیر کلمات زیر را به زبان آورد. یک جشن بزرگ، برای نیم تنه مثل آن. راهپیمایی ادامه یافت و فروشنده به خانه خود بازگشت.

اما پس از ورود به خانه،احساس گرفتگی شدیدی در گلویش داشت، وقتی چیزی نفسش را بند می آورد. مرد عصبی شروع به فریاد زدن کرد و در همان لحظه بود که صدایی شنید که می گفت من آن نیم تنه هستم که در کورسانو دیدی.

در آن لحظه مرد فهمید که چه چیزی دارد. قبلا گفته شد کلماتی پر از توهین بود. او سپس طلب بخشش کرد و تعهد ابدی خود را به سائو براس داد. اندکی بعد شفا یافت.

برای ارتباط با سائو براس

در طول این مقاله، می توانید تمام جزئیات تاریخچه سائو براس را بیاموزید. پس اگر با این قدیس قرابت می‌کنید و می‌خواهید با او ارتباط برقرار کنید، لازم است دعا، نوا و البته نعمت معروف او را بدانید.

به دنبال آن می‌توانید حفظ کنید. با تمام این اطلاعات مطالعه خود را با دقت دنبال کنید.

روز سنت بلیز

سنت بلز در 3 فوریه سال 316 سر بریده درگذشت. بنابراین، روز قدیس همیشه در آن تاریخ جشن گرفته می شود. از آنجا که او محافظ حلق است، در روز 3 فوریه در کلیساهای سراسر جهان، معمولاً توده هایی با برکت معروف گلو به او تقدیم می شود که توسط کشیشان با دو شمع به شکل صلیب انجام می شود.

دعا به قدیس بلیز

«ای قدیس با شکوه، که با دعای مختصر سلامتی کامل را به پسری که به دلیل سوراخ شدن استخوان ماهی در گلویش نزدیک بود تمام شود، به دست آورد. برای همه مالطف کن تا اثربخشی حمایتت را در تمام بیماریهای گلو تجربه کنم.

گلوی ما را سالم و کامل نگه دار تا بتوانیم درست صحبت کنیم و بدین ترتیب حمد و ثنای خداوند را بشارت دهیم. آمین.

برکت قدیس بلیز

«به شفاعت قدیس بلیز، اسقف و شهید، خداوند شما را از گلودرد و هر بیماری دیگر رهایی بخشد. به نام پدر، پسر و روح القدس. سنت بلز، برای ما دعا کن. آمین.»

Novena de São Brás

ای سعادتمند سائو براس، که از جانب خدا قدرت محافظت از مردم را در برابر بیماری های گلو و سایر بدی ها دریافت کردید، بیماری را که به من مبتلا شده است از من دور کنید.

(سفارش بده)

گلویم را سالم و بی نقص نگه دار تا بتوانم درست صحبت کنم و بدین ترتیب حمد و ثنای خداوند را بشارت دهم. به لطف خدا و به یاری تو قول می دهم ای شهید گرانقدر سنت براس تلاش کنم تا سخنی که از حلقوم بیرون می آید همیشه باشد:

حقیقت نه دروغ. از عدالت و نه تهمت. مهربانی و نه سختگیری؛ از درک و نه از ناسازگاری; از عفو و نه از محکومیت; عذرخواهی و نه اتهام. از احترام و نه تحقیر. آشتی و نه دسیسه؛ از آرامش و نه از تحریک. از جدایی و نه از خودخواهی; از سازندگی و نه از رسوایی؛

از شجاعت و نه از شکست. مطابقت و ناله نکردن؛ از عشق و نه از نفرت؛ از شادی و نهاز غم و اندوه؛ از ایمان و نه از کفر; از امید و نه ناامیدی.

قدیس براس برای من، خانواده ام و برای همه کسانی که از گلودرد رنج می برند، در پیشگاه خداوند شفاعت کند. باشد که ما از طریق کلمات خود خدا را برکت دهیم و او را ستایش کنیم.

Saint Brás، برای ما دعا کنید! (3 x)

خدایا، به شفاعت سائو براس، اسقف و شهید، ما را از بیماری های گلو و از هر بیماری و هر بیماری رهایی بخش. آمین.

علت اصلی سائو براس چیست؟

سائو براس حامی قدیس دامپزشکان، حیوانات، سنگ تراشان، مجسمه سازان، کارگران ساختمانی و محافظ گلو در نظر گرفته می شود. با این حال، با قطعیت می توان گفت که دلیلی که او بیشتر شناخته شد، همان چیزی بود که در آخر ذکر شد.

بعد از یک قسمت که در آن کودکی را که با خار خفگی در گلویش در حال مرگ بود نجات داد. ، شهرت سائو براس برای محافظت از این ناحیه از بدن به زودی گسترش یافت و تا به امروز ادامه دارد. به همین دلیل است که در میان ارادتمندان بسیار رایج است که هرگاه کسی خفه می‌شود، با صدای بلند می‌گویند: «São Brás, São Brás». صرف نظر از بیماری، سائو براس در این زمینه ها شفیع است و اگر واقعاً به او اعتماد دارید، بدانید که همیشه می توانید روی شفقت او حساب کنید.

براس از دوران کودکی تحصیلات مسیحی دریافت کرد و در حالی که هنوز جوان بود به عنوان اسقف تقدیم شد.

از آنجایی که او مسیحی بود، از دوران کودکی آزار و اذیت های بسیاری را متحمل شد. در یک نقطه او حتی مجبور شد به کوه ها عقب نشینی کند. حیوانات وحشی زیادی در این مناطق زندگی می کردند، با این حال، این هرگز برای سائو براس مشکلی ایجاد نمی کرد، او همیشه با محبت فراوان موفق می شد آنها را رام کند و باعث حیرت بسیاری شد.

همیشه در دوره خود برای مومنان بسیار عزیز بود. نگهبانی می شد، همیشه بازدیدهای زیادی در غار داشت. در آنجا براس به عنوان یک قدیس شهرت یافت که به زودی گسترش یافت و از آن پس شروع به جمع آوری داستان ها و لحظات کرد.

از دکتر به گوشه نشین

داستان سائو براس به عنوان یک گوشه نشین از زمانی شروع شد که او شروع به زیر سوال بردن حرفه خود به عنوان یک پزشک کرد. او یک حرفه ای عالی بود، با این حال، به تنهایی خلاء را که برای خدمت نکردن به خدا آنطور که دوست داشت پر نمی کرد. یک گوشه نشین به دلیل این تصمیم، براس شروع به زندگی در یک غار کرد و سال ها در آنجا ماند. او در آنجا به افراد زیادی کمک کرد و همین باعث شد شهرت او به عنوان یک معجزه گر گسترش یابد. اما این جزئیات را در ادامه بررسی خواهید کرد.

شهرت برای درمان معجزه آسا

در طول مدتی که در غار زندگی می کرد، براس به همه کسانی که به دنبال او بودند کمک می کرد و به این ترتیب به وجود آمد.گزارش های متعدد در آن زمان حاکی از آن بود که او قادر به درمان بیماری های جسمی و روحی بود.

بنابراین، شهرت او به زودی در سراسر منطقه کاپادوکیه گسترش یافت. قداست براس از قبل به قدری قابل مشاهده بود که حتی حیوانات وحشی در هماهنگی کامل با او زندگی می کردند، بدون اینکه هرگز مورد حمله قرار نگرفته باشند یا با حیوانات دچار مشکلی شده باشند.

اسقف می شود

به محض فوت اسقف شهری که در آن زندگی می کرد، تقریباً کل جمعیتی که براس را تحسین می کردند با درخواستی نجیب نزد او رفتند. آرزوی مردم این بود که براس اسقف جدید را بپذیرد و از همه آنها مراقبت کند.

براس با اعتقاد به این که مأموریت اوست، پذیرفت و بنابراین مجبور شد غار را ترک کند و در شهر زندگی کند. در آنجا به مقام کشیش منصوب شد و مدتی بعد به اسقف تقدیم شد. پس از این شاهکار، براس خانه ای ساخت، با هدف اسکان اسقف. ساخت و ساز در پای غاری که او در کوهستان زندگی می کرد انجام شد و از آنجا توانست کل کلیسا را ​​فرماندهی کند.

آزار و اذیت آگریکولا

شهردار شهری که براس در آن زندگی می کرد، سباست، یک ظالم واقعی بود که با خون در چشمانش با مسیحیت در سراسر منطقه کاپادوکیه مبارزه کرد. با این اطلاعات، از قبل می توان تصور کرد که او اصلاً از اینکه بفهمد مردی در منطقه وجود دارد، با شهرت یک قدیس، خوشحال نبود.

اسم او آگریکولا بود، و بدتر از آن، او بوددوست امپراتور منطقه شرقی به نام لیسینیوس لاسینیانوس. این به نوبه خود برادر زن کنستانتین، امپراتور منطقه غرب بود که تصمیم گرفت از آزار مسیحیان دست بردارد. بنابراین، برای لیسینیوس، ادامه آزار و شکنجه مذهبیون توهین و نوعی نزاع علیه برادرشوهرش بود.

یک روز آگریکولا به سربازانش دستور داد به مکانی نزدیک غاری برسند که براس در آنجا بود. می ماند تا مثلاً به دنبال حیوانات وحشی مانند شیر بگردد تا در هنگام شهادتی که در حق اسیران مسیحی انجام شد به عنوان منظره ظالمانه ای عمل کنند. سربازان مشاهده کردند که همه حیوانات وحشی در صلح کامل با براس زندگی می کنند، که آنها را شوکه کرد. بنابراین، آنها وقت را تلف نکردند و به زودی به ملاقات شهردار دویدند تا از این کشف به او اطلاع دهند. این منجر به دستگیری براس شد، و این جزئیات را می توانید در زیر بررسی کنید.

زندان سائو براس

آگریکولا پس از کشف اینکه براس در هماهنگی کامل با حیوانات وحشی در غار خود زندگی می کند عصبانی شد و دستور دستگیری قدیس را صادر کرد. براس، به نوبه خود، هرگز اکراه نداشت، بنابراین هیچ نوع مقاومتی در برابر سربازان ارائه نکرد.

وقتی به جلوی شهردار رسید، به سائو براس دستور داد که از عیسی مسیح و همچنین کل کلیسای کاتولیک دست بکشد. . علاوه بر این، آگریکولا به براس دستور عبور دادبرای پرستش خدایانشان.

اما سائو براس محکم بود و با تمام کلمات گفت که هرگز از خدا و عیسی مسیح چشم پوشی نخواهد کرد. قدیس همچنان به این نکته اشاره کرد که کلیسای کاتولیک هرگز پایان نخواهد یافت، زیرا توسط نیروی روح القدس هدایت می شد.

شهردار چندین بار سعی کرد براس را تغییر دهد، اما دست نخورده، قدیس وضعیت خود را حفظ کرد. همه اینها باعث افزایش خشم آگریکولا شد و او نیز به نوبه خود حکم بازداشت قدیس را حفظ کرد.

در تمام مدتی که او در زندان بود، تعداد بی شماری از افراد وفادار به دیدار سائو براس در زندان ادامه دادند تا درخواست کنند. دعا و برکت علیرغم اینکه قدیس دوران بسیار سختی را در زندان گذرانده و از شکنجه بسیار متحمل شده است، هرگز از حضور هیچ مؤمنی کوتاهی نکرده است.

معجزه گلو

امروزه سائو براس عمدتاً به عنوان محافظ گلو شناخته می شود. چیزی که خیلی ها نمی دانند داستانی است که او را به این شهرت رساند. یک روز، مادری کاملاً ناامید شده بود، زیرا پسرش خار گلویش را خفه می کرد و به همین دلیل تقریباً در حال مرگ بود.

مادر ناامید به دنبال سائو براس گشت. سائو براس هنگام جدا شدن از وضعیت، به آسمان نگاه کرد، دعا کرد و اندکی بعد علامت صلیب را روی گلوی پسر گذاشت که در همان ثانیه به طور معجزه آسایی شفا یافت.به همین دلیل، حتی امروزه قدیس درخواست های زیادی برای شفاعت در مورد مشکلات گلو دریافت می کند.

مرگ سائو براس

در مدتی که او در زندان بود، بسیاری از مؤمنان به آنجا رفتند، هم برای درخواست کمک و هم برای کمک به جراحات وارده. اما یک روز تعدادی از این زنان توسط سربازان پیدا شدند و آنها با انداختن آنها به دریاچه آنها را کشتند.

سپس آنها نیز همین کار را با براس کردند، اما در کمال تعجب بسیاری از آنها به راه افتاد. آب و هیچ اتفاقی نیفتاد این قسمت آگریکولا را بیشتر خشمگین کرد و دستور داد سائو براس سر بریده شود. به این ترتیب، او در 3 فوریه 316 با بریدن گلویش درگذشت.

تصویر سائو براس

تصویر سائو براس عناصر خاصی را به همراه دارد که دارای معنی عالی از میترش، از تونیک سبزش، تا شمع‌های قدیس که صلیب را تشکیل می‌دهند.

بدانید که هر چیزی که تصویر سائو براس را می‌سازد، دلیلی دارد، و هیچ چیز برای هیچ چیز وجود ندارد. این جزئیات را در زیر درک کنید.

میتر سائو براس

هر جزء موجود در تصویر سائو براس جزئیات مهمی از زندگی این قدیس را بیان می کند. برای مثال میتر او نماد بزرگی از رسالت اسقفی اوست. شایان ذکر است که براس در مقطعی از زندگی خود اسقف کلیسای سباست بود، در زمانی که آزار و اذیت علیهمسیحیان مکرر و شدید بودند.

بنابراین، حتی با وجود همه این مشکلات، سائو براس علاوه بر اینکه کشیش نمونه ای برای وفاداران خود بود، ثابت کرد که یک رهبر معنوی بزرگ است. در این نقش ها، براس همیشه به دردمندانی که به دنبال او بودند کمک می کرد و آنها را شفا می داد. هم در سلامت جسم و هم روح.

چاسوبل قرمز سائو براس

تصویر سائو براس او را به عنوان یک اسقف به تصویر می کشد که در آن چاسوبل قرمزی در میان لباس هایش یافت می شود. این رنگ نمایانگر خون شهدا و البته شهادت سائو براس است. از این گذشته، لازم به یادآوری است که سائو براس به دلیل مسیحی بودن در ارمنستان دستگیر شد و در آنجا شکنجه شد و در نهایت کشته شد.

این یکی از دلایل قرمز بودن شاسی اوست. از این گذشته، سائو براس به دلیل عدم چشم پوشی از عیسی مسیح به طرز وحشیانه ای کشته شد، سر بریده شد.

تونیک سبز سائو براس

تنپوش سبز او را در لباس سائو براس نیز می توانید ببینید. او نمایشی از لباس عبادی زمان رایج است. علاوه بر این، معنای بسیار قوی دیگری نیز دارد که نشان دهنده زندگی است که بر مرگ در مسیح غلبه می کند. از این گذشته، سائو براس به طرز وحشیانه ای درگذشت، اما برای زندگی ابدی به بهشت ​​عروج کرد.

بنابراین، سائو براس با ترجیح دادن مردن به انکار عیسی مسیح، تاج پیروزی را در بهشت ​​به دست آورد. او بر مرگ وحشیانه ای که متحمل شده بود غلبه کرد و همچنان به مرگ خود رسیدتاریخ و معجزات قرن ها و قرن ها در حافظه همگان حک شده است.

دست راست سنت براس که برکت می دهد

در بازنمایی تصویر خود، سنت براس همیشه در حال برکت دادن با دست راست خود به نظر می رسد. این راهی است برای یادآوری ژستی که او اغلب هنگام دعا برای بیماران انجام می داد.

لازم به یادآوری است که با شفاعت دعای او، بسیاری از بیماران از بیماری های جسمی و جسمی شفا یافتند. روح

شمع های سائو براس در حال تشکیل صلیب

در دست چپ خود، سائو براس دو شمع به شکل صلیب حمل می کند که نماد برکت براس، حتی زمانی که او اسقف بود. . علاوه بر این، این نمایش با هدف یادآوری اپیزودی است که در آن سائو براس کودکی را که با خفگی در خار ماهی در گلویش در حال مرگ بود، نجات داد.

بعد از این رویداد، او به عنوان محافظ گلو در نظر گرفته شد. . بنابراین، در روز جشن خود، همیشه در 3 فوریه، کشیش ها معمولاً گلو را برکت می دهند و از دو شمع به شکل صلیب برای برکت دادن به این ناحیه از بدن استفاده می کنند.

معجزات سائو براس

مانند هر قدیس خوب، واضح است که سائو براس در طول زندگی خود معجزات بسیاری را پرورش داد. بنابراین، بسیاری از داستان های او وجود دارد که در بین مؤمنان در سراسر جهان شناخته شده است.

از کودک نجات یافته از مرگ، تا فروشنده ای که از طریق سائو براس تبدیل شده است، برخی از موارد زیر را دنبال کنید.معجزات سوتین

کودکی که از مرگ نجات یافت

در سال 1953، کودکی که حدود 5 سال داشت و پسر کشیش به نام خوزه بود، به بیماری جدی گلو مبتلا شد. با گذشت روزها بیماری بدتر شد. تا اینکه در یک لحظه پزشک حتی به والدین اطلاع داد که برای نجات او کاری نمی توان انجام داد.

والدین کودک ناامید شده از کشیش محله دون ارنستو ولیانی خواستند که او را نجات دهد. بقایای سائو براس در تمام طول شب در خانه خانواده باقی بماند، به این امید که از طریق قدیس مورد لطف قرار گیرد. کشیش اجازه داد این کار انجام شود، با این حال، روز بعد، کودک همچنان به همان شکل بود.

آثارها باید به کلیسا بازگردانده می‌شد، زیرا در طول راهپیمایی از آنها استفاده می‌شد. به محض اینکه موکب از نزدیک محل زندگی خانواده گذشت، پدر مصیبت دیده درخواست خود را برای شفای پسرش تقویت کرد. اندکی پس از راهپیمایی، زمانی که کشیش به ملاقات بیماران رفت، متوجه شد که کودک بهبود یافته است، بنابراین از مرگ فرار کرده است.

آتش سوزی سائو براس

سالها پیش بود. و سالها پیش، مرسوم بود که در آستانه روز سائو براس، برای بزرگداشت او، آتش می‌زدند. پس مؤمنی به مزرعه ای رفت و مقدار زیادی هیزم برداشت و به محلی که آتش می زد برد.

خیر.

من به عنوان یک متخصص در زمینه رویاها، معنویت و باطن گرایی، به دیگران کمک می کنم تا معنای رویاهای خود را پیدا کنند. رویاها ابزار قدرتمندی برای درک ضمیر ناخودآگاه ما هستند و می توانند بینش های ارزشمندی را در زندگی روزمره ما ارائه دهند. سفر شخصی من به دنیای رویاها و معنویت بیش از 20 سال پیش آغاز شد و از آن زمان تاکنون به طور گسترده در این زمینه ها مطالعه کرده ام. من مشتاق به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران و کمک به آنها برای ارتباط با خود معنوی خود هستم.